نظریه واقعیت درمانی گلاسر

لذتِ اشتراک گذاری با دیگران:

واقعیت درمانی گلاسر برای این هدف است که  به مراجع کمک کنیم ارزیابی کند کارهایی که انجام می‌دهد او را به آنچه ادعا می کند می‌خواهد، می رساند یا نه؟ اگر نه آیا با انجام کارها با روش های دیگر احتمال بیشتری برای موفقیت او وجود دارد؟

در جریان این فرایند، مراجع همچنین مهارت های بیشتری را در زمینه تفکر نقاد و منطقی به دست می آورد. هدف واقعیت درمانی به کار گیری یک فرمول یا طرح یک سری پرسش ها در جهت تغییر دادن فرد نیست. بلکه بیشتر یک خودسنجی و خودارزیابی است که به تهیه یک برنامه و طرح عملی می‌انجامد و شامل چهار جنبه کلیدی است: ۱. بررسی خواسته ها، ۲. بررسی رفتار کلی، ۳. دعوت به خودارزیابی و برنامه عملی

  خلاصه کتاب  

1- بررسی «خواسته ها» (انگیزش، تصاویر دنیای مطلوب)

مردم چرا رفتار می کنند؟ آنها رفتار می کنند چون چیزی یا به احتمال زیاد کسی را می خواهند. بنابراین اگر شما می خواهید به مراجع کمک کنید، نگاهی به رفتارش بیندازد با این هدف که به او در انتخاب رفتار مؤثرتر کمک کنید، باید بدانید دلیل او برای انجام این کارها چه بوده است.

همه ما به وسیله تصاویر موجود در دنیای مطلوبمان (خواسته هایمان) برانگیخته می شویم. این تصاویر رؤیاهای ما هستند. چشم انداز ما هستند از زندگی‌ای که می‌خواهیم داشته باشیم، و چیزهایی که با توجه به نیمرخ نیازهایمان، بیشترین نیازهای ما را تأمین می کنند. این ها می توانند برترین تأمین کنندگان نیاز هایمان از بین افراد، موقعیت ها و مفاهیم در تمامی حوزه های زندگی، خانواده، منزل، نظام باورها، محیط کار، بازی، روش زندگی و… باشند.

اگر می خواهید کسی در باره تصاویر هدایت‌کننده رفتارش با شما حرف بزند، باید در باره خواسته هایش از او بپرسید. این پرسشی نیست که افراد به مواجهه با آن عادت داشته باشند، اگرچه ممکن است مهم ترین سؤالی باشد که تا به حال از کسی پرسیده باشید. بدون توجه به کلماتی که از آن استفاده می کنید خیلی زود و ناگهانی این پرسش را مطرح کنید. همیشه آن را برای شروع بگذارید. صفت یا هر چیزی که به نحوی محدود کننده باشد به آن اضافه نکنید. مثلا: شما «در مدرسه»، «در خانه» یا «در محیط کار» چه می‌خواهید؟

همیشه جنبه و ظرفیت شنیدن پاسخ هایی که ممکن است شما را از حوزه کاریتان فراتر ببرد، داشته باشید.

تنوع پرسش ها فقط به میزان تصورات شما محدود می شود کمی در این جا آمده است:

  • چه می خواهی؟
  • دوست داری اطرافیانت چگونه باشند؟
  • چطور می فهمی به خواسته ات رسیده ای؟
  • در زندگی به دنبال چه می گردی؟
  • جایی که خود را برای ساعت ها، روزها، سال ها و… در آنجا تصورمی‌کنی، کجاست؟
  • اگر من یک چوب جادو داشتم، چه آرزویی می کردی؟
  • به طور کلی یک زندگی زیبا و مطلوب برای تو چگونه زندگی است؟

همیشه فرض کنید اولین پاسخی که مراجع به شما می دهد چیزی نیست که واقعا می‌خواهد، اما به این پاسخ احترام بگذارید؛ زیرا این بهترین پاسخی است که در حال حاضر می تواند به شما بدهد.

اگر ادامه دهید، فرایند عمیق تر خواهد شد و مراجع نگاه عمیق تری خواهد داشت و شفافیت بیشتری به دست می آورد. اگر به پرسیدن ادامه دهید، او به تدریج شما را به جایی که می خواهد باشد هدایت خواهد کرد.

از مراجع بپرسید در ارتباط با نیازهای بنیادین چه می خواهد؟

(بخش اساسی انجام واقعیت درمانی آموزش تئوری انتخاب به مراجع است. پس از آموزش تفاوت بین کنترل بیرونی و درونی و همچنین پنج نیاز اساسی به عنوان انگیزه ساز و محرک های رفتار، پرس و جو پیرامون آنچه در ارتباط با نیازهایشان می خواهند بسیار سودمند است.)

  • بقا: سلامت، حفظ و نگهداری از خود، ریسک کردن.
  • تعلق خاطر: رفاقت و آشنایی / دوستی، صمیمیت، نوع دوستی
  • قدرت: امنیت و ایمنی، مهارت و توانمندی، موفقیت و پیشرفت، احساس افتخار و اعتماد به نفس، احساس رشد معنوی.
  • آزادی: استقلال، خودمختاری، داشتن انتخاب های گوناگون.
  • تفریح: فعالیت هایی که جدی نیستند، لذت‌بخشند، جذاب و خلاقانه اند، با خنده و بازی همراهند.

کمک به مراجع برای مشخص کردن ویژگی های شخصی مورد قبول و مورد نیازش، می تواند به عنوان گام پیش نیاز برای پیشنهاد طرح و اقدام عملی بسیار مؤثر و مفید باشد.

 

بپرسید: چه کسی می خواهد باشد؟

(در اینجا پرسش در خصوص رفتار کلی بسیار روشن کننده خواهد بود)

  • در ارتباط با نیازهایت چه کار دوست داری انجام دهی؟
  • دوست داری چگونه فکر کنی؟ چه افکار و اندیشه هایی دوست‌داری داشته باشی؟
  • چه باورها/ اعتقادات و خودگویی هایی را در دیگران می پسندی /تحسین می کنی؟
  • دوست داری چه احساسی داشته باشی؟ (در اینجا تفاوت بین احساس و فکر را می توان تعریف کرد):

فکر معمولا یک عبارت است با یک موضوع و خبر (یک گزاره خبری است) و احساس یک کلمه است، مثل: (مضطرب امیدوار، ترسیده).

  • به لحاظ جسمی چطور می خواهی باشی؟ چه ویژگی های جسمی را در دیگران تحسین می کنی؟ بپرسید: نگاهشان به خود/ دیگان کنترلی که بر امور دارند چیست؟

این فرآیند شامل ادراک / برداشت و دریافت های فرد نیز می شود. به طور خاص کانون مهار یا مرکز کنترل در این جا بررسی می شود.

مشاور به مراجع کمک می کند تا دریابد به نظر خودش چه میزان بر زندگی و امورش کنترل دارد؟ واقعیت درمانگران به این نکته واقفند که بین ادراک کنترل بیرونی و رفتارهای نامؤثر همبستگی بسیار بالایی وجود دارد.

  1. بررسی «رفتار کلی» یا اقدامات و اعمال مراجع

 تئوری انتخاب به ما می آموزد تمامی آنچه یک فرد می تواند انجام دهد رفتار است. این به چه معنی است؟ اگر می خواهید در کمک به مراجعتان در زمینه خودارزیابی موفق باشید، بسیار مهم است که تصویر دقیقی از رفتار او داشته باشید. جواب های سطحی و کم عمق نمی تواند فرایند را به جلو هدایت کند.

زمانی که رفتار مراجع را بررسی می کنید به وضعیت بدنی (فیزیولوژی)، احساسات، افکار و کردار او در رفتار کلی او توجه کنید. وقت گذاشتن بیش از حد برای احساسات، باعت نادیده‌گرفتن بخش های مهم و قابل کنترل رفتار (افکار و کردار) می شود، اما احساسات و فیزیولوژی (وضعیت بدنی) را هم بایستی به حساب آورد. زیرا وضعیت بدنی (فیزیولوژی)  و احساسات است که مراجع را برای اولین بار نزد شما آورده است.

مراجعی که در افکار و عملکرد خود برای رسیدن به خواسته هایش موفق باشد احساس خوبی خواهد داشت و نیازی ندارد از شما کمک بخواهد.

مراجع احتمالا نسبت به احساسات خود (غم و اندوه) بیشتر آگاه است، بیش از آن که دقیقا بداند چه فکر می کند یا این که چگونه عمل می کند. او همچنین برای احساسات منفی اش، احتمالا موقعیتی خارج از خود با رفتار فرد دیگری را مقصر می داند و سرزنش می کند.

او ممکن است نداند احساساتش هدفی را دنبال می کنند و همچنین شاید نداند که احساساتش به او بازخورد می دهند تا بداند که افکار و کردار فعلی او تا چه اندازه در جهت رسیدن به «آنچه می خواهد» مؤثر یا نامؤثر است.

اگر مراجع نسبت به این امر آگاه نباشد که احساساتش فقط واکنش هایی هستند نسبت به آنچه خود فکر می کند یا انجام می دهد، آن گاه احساسات می توانند موقعیت یادگیری بسیار خوبی برایش فراهم اورند. یعنی از او بپرسید: خوب، وقتی چنین احساس داری به چه می اندیشی؟ به جای آن می توانی چطور بیندیشی؟ اگر اینگونه بیندیشی باز هم همین احساس را خواهی داشت یا احساست متفاوت خواهد بود؟ چه فکر می کنی؟

همچنین اگر شما احساسات و وضعیت بدن را نادیده بگیرید در التها ممکن است نتوانید عمق و وسعت رفتار کلی را آن طور که باید دریابید. روش صحبت کردن مراجعین متفاوت است، این یک روش صحبت کردن است: « من از استاد راجع به نمره ام سؤال کردم.»

و این روش کاملا متفاوتی برای صحبت کردن: «من بسیار عصبانی بودم، شکمم نفخ کرده بود و احساس بیماری می کردم نداشتم که استاد عليه من تبعیض قائل شده است، بنابراین به دفتر کار هجوم بردم و از او خواستم راجع به نمره ام توضیح دهد.»

احساسات به ما اطلاعات بسیاری می دهند که می توانیم روی آن کار کنیم.

برای بررسی کامل و کافی رفتار، شما بایستی وارد جزئیات شوید:

  • چیزی که تو می خواستی دقیقا چه بود؟
  • مربوط به چه زمانی بود؟ و
  • برای به دست آوردن «آنچه می خواستی» چه می کردی؟
  • راجع به آن چه احساسی داشتی؟
  • و سپس راجع به آن چه فکر می کردی؟

اینها همه به ایجاد تصویر روشن تر کمک خواهد کرد. به گذشته نزدیک و زمان حال بپردازید. زیرا مسئله (مشكل) در این جاست. مراجعانی که به گذشته دور می روند فکر می کنند این همان چیزی است که شما از آنان می خواهید (مگر برخی مشاوران نمی خواهند!) یا امیدوارند به این وسیله از پرداختن به آنچه هم اکنون آنها را می آزارد، اجتناب کنند.

به خاطر داشته باشید پرسش ها را گسترش دهید تا آن جا که بتوانید تا حد ممکن وارد جزئیات شوید. اگر کسی در پاسخ به این پرسش‌ها که «چه کارهایی می کنی؟» بی میل و مردد بود، چیزی مانند این را امتحان کنید:

«اگر من پروانه ای نشسته بر دیوار بودم و شما را در آن موقعیت تماشا می‌کردم، شاهد چه چیزی بودم؟»

چنین پرسشی می تواند برای شما داشته باشد که بتوانید روی آن کار کنید. زمانی که سعی می کنید آگاهی مراجع را راجع به کردار، افکار، احساسات و در برخی شرایط وضعیت بدنی او که به شیوه ای مستقیم یا غیر مستقیم آنها را انتخاب می کند، بالا ببرید، تشریح مفهوم «رفتار کلی»، معمولا مفید است.

از آن جایی که تمامی آنچه هر فرد انجام می دهد یک رفتار است، مراجع هم کنترل بیش تر (مستقیم) یا کمتر (غیر مستقیم بر رفتار خود دارد. او بر کارهایی که انجام می دهد، و آنچه به آن فکر می کند کنترل مستقیم دارد، اما بر روی «احساسات» و «وضعیت بدنی خود کنترل غیر مستقیم دارد (به عنوان مثال: افسردگی کردن با رفتارهای جسمی روانی و بیماری های روانستنی)، پیشنهاد دادن به او که «خوشحال باش، حال کن!» یا این که بهتر شوا» کار سودمندی نیست، زیرا او تنها به طور غیر مستقیم می تواند احساسات و وضعیت بدنی خود را کنترل کند.

با وجود این، او می تواند خوشحال شود و بهبود یابد اگر روی تغییر بخش هایی از رفتارش که می تواند کنترل مستقیم بر آن داشته باشد، تمرکز کند: آنچه انجام می دهد و آنچه به آن می اندیشد. تمرکز بر این دو بخش رفتار کلی او را دگرگون خواهد کرد.

پکیج آموزشی آشنایی با مشاوره با واقعیت درمانی

مشاوران، کوچ‌ها و روانشناسانی که می‌خواهند بر اساس فنون واقعیت درمانی به مراجع‌شان کمک کنند که در مسیر پر پیچ و خم زندگی تغییرات مثبتی را در خود بوجود آورند مخاطب اصلی این پکیج آموزشی هستند. شما را دعوت به دیدن فیلم معرفی این آموزش می‌کنیم.

اطلاعات بیشتر و شروع یادگیری

 

مراجع فقط بر کردار و افکار خود کنترل مستقیم دارد. پس این که به او بفهمانیم خودش نشانه های احساسی یا فیزیکی اش را انتخاب کرده است اگر چه کاملا درست است اما کاری محترمانه و اثربخش نیست. او این نشانه ها را غیر مستقیم انتخاب کرده است زیرا آنها بخشی از رفتار کلی او هستند، اما افکار و عمل خود را مستقیما انتخاب کرده است و احساسات و وضعیت بدنی (فیزیولوژی سیستم هایی واکنش بازخوردی افکار و اعمال او هستند.

زمانی که مراجع این مسائل را درک کند به واکنش یا بازخورده که از احساسات و فیزیولوژی خود دریافت می کند، کنترل بیشت خواهد داشت. صرف نظر از این که این بازخوردها چقدر دردناک ناخوشایند باشند، علایم مفیدی هستند و هدفی را دنبال می کنند: این که به فرد می فهمانند تا چه اندازه برای رسیدن به «آنچه می خواهد» درست رفتار کرده است!

وقتی می گوییم احساسات و وضعیت بدنی به طور غیر مستقیم انتخاب می شوند، به چه معنی است؟ یعنی این که آنچه مراجع «انجام می دهد » یا «فکر می کند» به طور غیر مستقیم وضعیت بدنی و احساسات او را کنترل می کند. گفتن این مسئله به مراجع که او به طور غیر مستقیم وضعیت بدنی و احساساتش را کنترل می کند» ممکن است بسیار درست و بجا باشد، اما سودمند نیست.

با وجود این کمک کردن به او برای این که بفهمد احساسات و وضعیت بدنی اش را، با تغییر دادن چگونگی افکار و اعمالش (آنچه می اندیشد و آنچه انجام می دهد) می تواند تغییر دهد، او را بسیار کارآمد و قدرتمند خواهد کرد.

گلسر توصیه می کند از مراجعان بپرسید زندگی خود را در چه جهت مسیری می خواهند پیش ببرند؟ اگر اظهار کردند نمی دانند، پرس و جو با تمرکز بر آنچه اکنون انجام می دهند ادامه دهید تا مطمئن شوند می جهت و مسیر کنونی زندگیشان را خود انتخاب کرده و می کنند.

به طور روشن و بدون قضاوت بپرسيد: الان برای خواسته ات چه کار می کنی؟ چه اقدامی انجام می دهی؟

همان طور که گفته شد این بخش در خصوص فعالیت ها و راه حل هایی است که فرد انجام می دهد. از این رو شامل مؤلفه های: فکر کردن، عمل کردن، احساس کردن و حتا فیزیولوژی می شود.

وويولدینگ تأکید می کند که هر کلمه جمله: «تو الان چه کار می کنی؟ با انو الان چه اقدامی انجام می دهی؟» در فرآیند واقعیت درمانی نقش مهمی دارد.

هیچ کس رفتاری را تغییر نمی دهد، مگر آن که اول به این قضاوت و داوری درونی برسد که رفتارهای کنونی او مفید و مؤثر نیستند.

هدف واقعیت درمانی عبارت است از: تغییر رفتاری، رشد شخصی، بهبود و پیشرفت، ارتقای سبک زندگی، تصمیم گیری بهتر، بهبود نقص های فردی و به زبان تئوری انتخاب: ارضا و برآورده سازی مؤثر نیازهای روان شناختی فرد یعنی عشق و احساس تعلق، قدرت، آزادی و تفریح هیچ گاه تغییر نمی کند مگر آن که فرد به این نتیجه برسد که اقدام به تغییر، مزایای ارزشمندی برایش به ارمغان می آورد و زندگی اش را بهبود می بخشد.

  1. دعوت به «خودارزیابی»

خودارزیابی مهم‌ترین مؤلفه واقعیت‌درمانی است. تسلط و اشراف بر آن از ترین مرحله در این فرایند است. خودارزیابی همان چیزی است که واقعیت درمانی را رویکردی منحصر به فرد می سازد. این کار موجب انسجام و کنش وری کل فرایند است. کلید خودارزیار است که شما بین خود و مراجعتان رابطه‌ای امن ایجاد کرده باشید.

بنابراین خودارزیابی چیست؟ خودارزیابی یعنی این که مراجع می خواهد آنچه انجام داده و انجام می دهد را با خواسته هایش مقایسه کند

مانند این:

  • این چیزی است که من می خواهم و این کاری است که من انجام می دهم.
  • آیا کاری که انجام می دهم، من را به آنچه می خواهم می‌رساند؟
  • چرا این بخش از واقعیت درمانی منحصر به فرد است؟ زیرا در دنیای کنترل بیرونی ما همیشه آنچه را می خواهیم و نیز آنچه را که به دست می آوریم با رفتار دیگران می سنجیم.
  • این چیزی است که من می خواهم. این کارهایی است که دیگران می کنند. آیا کارهایی که دیگران می‌کنند آنچه را می‌خواهم به من می‌دهد؟

پرسش خودارزیابی: آیا رفتاری را که اکنون انتخاب کرده‌ای تو را به «آنچه می گویی می خواهی» می رساند؟

این پرسش بسیار قوی و تعارض برانگین، اگر به اندیشیدن بینجامه در تعیین کننده ای خواهد داشت. اما اگر فردی انتخاب کند که این پرسش را نادیده بگیرد، هیچ تاثیری نمی تواند داشته باشد. این یک تفکر منتقدانه در ناب ترین نوع ممکن است.

پرسش های خودارزیابی شامل انواع زیر است:

  • آیا کارهایی که انجام می دهی تو را به آنچه می خواهی می رساند؟
  • تو می گویی می خواهی گزارشت را تمام کنی اما مشغول انجام
  • بازی های کامپیوتری هستی، در این مورد چه فکر می کنی؟
  • یا انجام این کار تو را به آن فرد نزدیک تر خواهد کرد؟ (کسی که آرزو داری با او رابطه ای خوب داشته باشی)
  • آیا کاری که انجام می دهی تو را به هدف نزدیک تر می کند؟

این پرسش ها ممکن است به گذشته نزدیک با زمان حال اشاره داشته باشد.

«گذشته» «حال»
چه می‌خواستی؟ چه می‌خواهی؟
برای بدست آوردن آن چه کردی؟ برای بدست آوردن آن الان چه می‌‌کنی؟
چه چیز بدست آوردی؟ آیا مفید بود؟ چه  چیز بدست می‌آوری؟ آیا مفید بود؟

رایج‌ترین نوع خودارزیابی در واقعیت‌درمانی، قضاوت درباره موثربودن اعمال و اقدامات خاص است.

نمونه ها:

  • رفتاری که اکنون انجام می دهی مفید است یا مضر؟
  • به اطرافیانت کمک می کند یا باعث آزار آنها می شود؟
  • چطور کمکت می کند تا به آنچه می خواهی برسی؟
    • وقتی دیروز این کار و آن کار را کردی، چه اثری (خوب یا بد) برای خودت یا دیگران داشت؟
    • هیچ کدام از تصمیمات و رفتارهایت به اندازه کافی کمکت می کنند؟
    • به قدر کافی مفید هستند؟
    • آنچه انجام می دهی در کوتاه مدت و در بلندمدت برایت سودمندند؟ چگونه؟ به طور خاص برایم توضیح بده چطور فکر می‌کنی مفیدند؟
    • (پرسش از والدین ): نصیحت و پند دادن هر روزه به فرزندان برای درس خواندن و انجام تکالیف چه تأثیری بر ذهن و روان آنها خواهد داشت؟
    • آیا کاری که کردی مؤثر بود؟ این رفتار چه اثری بر تو و خانواده ات داشته است؟ به عنوان پیامد و نتیجه رفتارهایت با اعضای خانواده آیا اکنون خانواده ای صمیمی هستید که اعضا با هم احساس نزدیکی می کنند یا احساس دوری؟

(به زن و شوهرها): اگر با هم حرف نزنید، یا اگر از هم اجتناب و دوری کنید، همان طور که دیروز کرده اید، آنچه که گفتی می خواهید داشته باشید، یعنی یک ازدواج موفق، را به دست می آورید؟

بررسی سطح و میزان تعهد (تعهد لازم برای دستیابی به نتیجه مورد نظر)

شناسایی میزان علاقه، رغبت و جدیت مراجع برای تغییر، یعنی این که تا چه میزان او به طور جدی می خواهد برای پیشبرد اوضاع و بهبودی زندگی خود و ارضای نیازهای اساسی اش به شیوه ای مؤثر و رضایتبخش تلاش کند، به میزان تعهد او بستگی کامل دارد. از این رو واقعیت درمانگران از مراجع در خصوص سطح تعهد و انگیزه آنها برای پیگیری تغییر می پرسند و از مراجع می خواهند روشن کند در کجای سطح پنجگانه تعهد است:

  1. هیچ کس نمی تواند به من کمک کند، نمی خواهم اینجا باشم.
  2. می خواهم اوضاع بهتر شود، ولی نمی خواهم تلاشی بکنم.
  3. سعی ام را می کنم، شاید بتوانم. حالا ببینم چه می شود.
  4. تمام تلاش خود را به کار می گیرم؟
  5. به هر قیمتی باشد این کار را انجام می دهم.

لازم نیست میزان دقیق تعهد و انگیزه مراجع را بسنجیم ولی بسیار مفید خواهد بود اگر از آنها دعوت کنیم ارزیابی کنند. سطح تعهد کنونیشان برای ایجاد تغییر، بهترین و بالاترین انتخاب واقعگرایانه آنهاست؟ با انتخاب بهتری هم می توانند بکنند؟

سؤالات

  • آیا میزان تعهدی که الان در خودت احساس می کنی، بالاترین سطح سرمایه گذاری است که می توانی برای خودت بکنی؟
  • اگر به همین درجه و شدتی که الان کار می کنی (درس می خوانی، فعالیت می کنی و …) ادامه دهی آیا آنچه می خواهی به دست آوری را به همان زودی، سرعت و خوبی که موردنظرت هست به دست‌خواهی آورد؟
  • آیا سطح کنونی تعهدی که برای ایجاد تغيير در خودت احساس می کنی، بالاترین کیفیت و ویژگی ای است که می توانی در خودت محقق کنی؟
  • اگر برای تعهد به انجام کارها برای بهبودی شرایط از اما، اگر، شاید، احتمالا، ممکن است استفاده کنی فکر می کنی بتوانی در آن چارچوب زمانی که برای دستیابی به هدف برای خودت تعیین کردی موفق شوی؟

هر ارزیابی و سنجشی معمولا به تغییر نخواهد انجامید، مگر این که شما فرایند را با تمام زیرکی و فراستی که مستلزم آن است در مورد خودتان به کار برید. فهم و شناخت این مسئله حائز اهمیت است که احتمالا ارزیابی های بسیار زیادی لازم است تا فرد بتواند دریابد در واقع رفتار و انتخاب‌های او هستند که پیشاپیش و در مسیر رسیدن به آنچه او می می‌خواهد به دست آورد، عمل می‌کنند. ادراک این امر ممکن است زمان ببرد.

به پرسیدن ادامه دهید تا این که سؤالات شما کاملا در فرد اثر کند آن گاه او درک درستی راجع به این مسائل به دست می آورد: چه کسی رفتار او را کنترل می کند و نتایج عملکرد او چیست؟

بنابراین واقعیت درمانی یک فرایند است و نه صرفا یک فرمول ساده بررسی و جستجو در خواسته ها و رفتار فرد، به دست آوردن ادراک از موقعیت و ایجاد یک رابطه (امن) و در ادامه کمک به فرد برای ارزیابی خودش.

یادآوری: اغلب اوقات افراد موفق خودشان از قبل در خودارزیابی و طرح و برنامه ریزی کارآمد هستند. اگر احساس می کنید مراجع از قبل در این زمینه ها صلاحیت کافی دارد و این کارها را برای خود انجام می دهد، پرسیدن سؤال های مربوط به خودارزیابی و چاره اندیشی در جهت طرح یک برنامه؛ کاری غیر ضروری و خارج از ادب و احترام به نظر می رسد.

واقعیت درمانی از معدود رویکردهای محترمانه و در عین حال تعارض آمیز است. زمانی که با مراجع، وارد یک رابطه خوب و مطمئن شدید، می توانید از او پرسش های سخت و دشوار بپرسید. هرگز از طرح پرسش های سختی که معمولا ناگفته می مانند پرهیز نکنید، به خصوص ب کودکان. واقعیت درمانی از فرد می خواهد واقعیت خود را تشخیص دهد نه واقعیت شما را.  آلبرت انیشتین.جنون یا دیوانگی را چنین تعریف می کند: انجام مکرر یک کار خاص و هر بار انتظار نتیجه‌ای متفاوت داشتن.

  1. تهیه طرح و برنامه عملی

خودارزیابی مهم ترین جنبه کار و طرح و برنامه مؤثر نتیجه خودارزیابی خوباست. این کاملا مغایر با کاری است که بسیاری در زمینه کمک کردن به مراجع انجام می دهند: آنها با پیشنهاد طرح و برنامه شروع می کنند.

طرح فقط به اندازه ارزیابی هایی که به آن انجامیده اند، مفید و موثر است. اغلب، افراد به انتخاب همان رفتارهای نامؤثر ادامه می دهند در حالی که انتظار نتایج متفاوتی را دارند. حل مسئله مستلزم این است که ببینیم چه چیز (برای رساندن ما به آنچه می خواهیم) کارآمد است و چه چیز ناکارآمد؟ و در صورتی که کاری را ناکارآمد تشخیص دادیم. خودارزیابی کرده و رفتار متفاوتی را انتخاب کنیم. اگر فردی خودارزیابی را انتخاب نکند، امیدواری بسیار کمی وجود دارد مبنی بر این که طرح و برنامه او شامل موارد زیادی در مسیر ایجاد تغییر در رفتار باشد.

پرسش های خوب مربوط به طرح و برنامه از این قرارند:

  • فکر می کنی هم اکنون می توانی چه کاری بکنی؟
  • ما از این جا به کجا می توانیم برویم؟
  • شما می خواهی چه بکنی؟
  • آیا هم اکنون کاری هست که بتوانی انجام دهی؟
  • اگر طرحی که بحث کردیم را دنبال کنی، چه تأثیری در زندگی‌ات خواهد داشت؟
  • چگونه یک زندگی رضایتمندانه تر خواهی داشت.
  • اگر طرح و برنامه پیشنهادی خودت را عملی کنی، به طور مشخص چه چیزهایی به دست خواهی آورد؟ چه چیزی خواهی داشت (از نظر ارضای نیازها و خواسته های درونی) که الان نداری؟

به هنگام طرح و برنامه ریزی، مهم است که بدانیم افرادی که بسیار ناکام هستند یا برای مدتی طولانی ناکام و ناامید بوده اند؛ اغلب قادر نیستند به طرز شفاف و کارآمدی راجع به موضوع فکر کنند. بهتر است به چنین افردی یک طرح پیشنهاد کنیم یا در حقیقت چند طرح جایگزین به او ارائه دهیم. این صرفا یک پیشنهاد ساده است و اختیار با مراجع خواهد بود که طرح را بپذیرد و آن را از خود بداند یا رد کند.

طرح باید آهسته به پیش رود. در پایان جلسه، گذاشتن قرار ملاقات برای بحث و گفتگوی دوباره راجع به مسئله خود یک طرح است. خواستن از مراجع که راجع به چیزی بیندیشد، چیزی بخواند یا این که راجع به چیزی گفتگو کند؛ همگی طرح محسوب می شوند. طرحهای کوچک تر معمولا مؤثرترین طرح ها هستند، شاید به این دلیل که احتمال کمتری وجود دارد که مراجع به وسیله این همه تغییرات ناگهانی سراسیمه شود و دست به کاری نزند و یا عقب نشینی کند.

به یاد داشته باشیم که امیدواری به سودمندی واقعیت درمانی در کمک به فرد برای ایجاد تغییر، در مؤلفه طرح عملی و پیگیری اقدامات موردنظر نهفته است.

یکی از تصمیم های جدی و الزام هایی که مراجع باید به درمانگر و خودش بدهد، از پاسخگویی به این پرسش ها به دست می آید.

یک طرح سمارت (SMART) است: خاص و مشخه قابل اندازه گیری (M)، مرتبط با خواسته (۸)، واقعگرایانه (R) . زمانبندی معین (T).

پس یک طرح خوب باید:

  • خاص و مشخص باشد؛
  • قابل اندازه گیری باشد؛
  • مرتبط با خواسته یا هدف مورد نظر باشد؛
  • واقعگرایانه و شدنی باشد؛
  • چارچوب زمانی مشخص داشته باشد.

شناخت و ارزیابی رفتارها در بستر یک طرح و برنامه قابل اجرا و از پیش برنامه ریزی شده و متعهد شدن مراجع به پیگیری آن، در فرایند واقعیت درمانی مرحله پایانی و البته بسیار مهم محسوب می شود. در این فرآیند، هر مرحله با ایجاد رابطه ای مبتنی بر اعتماد، صراحت، صداقت، توجه و دوستی، پشتیبانی می شود.

 

منابع: کتاب تئوری انتخاب نوشته دکتر ویلیام گلسر | کتاب واقعیت درمانی نوشته دکتر ویلیام گلسر | دوره های تئوری انتخاب | پرسشگری سقراطی دکتر علی صاحبی

 

درسنامه‌ تئوری انتخاب و واقعیت درمانی

با لمس/کلیک روی هر موضوع به آموزش مربوط هدایت خواهید شد.
مفاهیم پایه تئوری انتخاب
تعاریف اولیه: تئوری انتخاب چیست؟ | واقعیت درمانی چیست؟
بهترین ترجمه کتاب تئوری انتخاب
واقعیت درمانی چیست و چه اهدافی دارد؟
زندگینامه دکتر ویلیام گلاسر
کنترل بیرونی تئوری انتخاب + تست مرکز کنترل درونی و بیرونی
چگونه می شود از نظریه انتخاب برای حل مشکلات استفاده نمود
دنیای مطلوب چیست؟
نیازهای اساسی تئوری انتخاب + تست
نیازهای اساسی گلاسر بر رضایت زناشویی
ماشین رفتار گلاسر + عکس ماشین رفتار
دنیای ادارکی در تئوری انتخاب
اصطلاحات تئوری انتخاب
موضوعات مربوط به واقعیت درمانی ↓
تفاوت واقعیت درمانی و تئوری انتخاب
کاربرد واقعیت درمانی
فنون و مشاوره واقعیت درمانی + مثال برای واقعیت درمانی
پروتکل واقعیت درمانی گلاسر | اصول واقعیت درمانی گلاسر
تفاوت واقعیت درمانی با درمان‌های سنتی
واقعیت درمانی چیست | تئوری انتخاب چیست + دانلود پاورپوینت نظریه واقعیت درمانی گلسر
کاربردهای تئوری انتخاب و واقعیت درمانی در عمل ↓
تئوری انتخاب و افسردگی
روانشناسی انتقاد
مدیریت کاهش وزن و تناسب اندام با تئوری انتخاب
مقاله در مورد تئوری انتخاب
مدرسه کیفی چیست (1)
مدرسه کیفی چیست (2)
برآورده‌سازی نیازها در کلاس درس از نگاه تئوری انتخاب
وبینار نگاهی به کتاب مدیریت زندگی با تئوری انتخاب
مدرک ویلیام گلسر + آدرس موسسه ویلیام گلسر
آثار ویلیام گلاسر
زندگینامه گلاسر

 

درسنامه‌های رایگان

 

 

لذتِ اشتراک گذاری با دیگران:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود | ثبت نام
لطفا شماره موبایل خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد