چند نکته و راهنمایی برای علاقهمندان به نوشتن کتاب | ست گادین
حتی اگر ست گادین را یک متفکر یا لااقل یک معلم بازاریابی ندانیم، همچنان باید او را یکی از نویسندگان موفق در نظر بگیریم.
کتابهای متعدد و متنوع ست گادین، همواره در گروه کتابهای پرفروش بودهاند و حتی وقتی نوشتههای وبلاگش را – که به رایگان در دسترس است – دوباره گردآوری و منتشر میکند، آن کتاب هم بلافاصله به فهرست پرفروشهای صنعت نشر راه پیدا میکند.
او در بخشهای مختلف وبلاگ خود، گاه به صورت مستقیم و گاه به شکلِ پراکنده و در قالب موضوعات دیگر، نکات و پیشنهادهایی را در مورد نویسندگی و چاپ و انتشار کتاب مطرح کرده که میتواند برای علاقهمندان به نویسندگی و نشر، جذاب و آموزنده باشد.
در این مقاله برخی از نکات مطرح شده توسط ست گادین را مرور میکنیم.
انتظارات خود را کاهش دهید
انتظارات عجیب نداشته باشید: نه در مورد تیراژ و تعداد چاپ؛ نه در مورد درآمد حاصل از فروش؛ و نه در زمینهی انواع جایزهها و تقدیرنامههایی که فکر میکنید باید دریافت کنید.انتظار نقدهای مثبت در رسانهها را هم فراموش کنید.
حرفهایتان را برای آینده پسانداز نکنید
اگر کتابتان غیرداستانی است، حتماً به خاطر داشته باشید که ارزش کتاب به این است که مطالبش نقل و بازنشر شوند و افراد بیشتری آن را بخوانند. به عبارت دیگر، مهم است که مطالب شما در کتابتان حبس و گرفتار نشوند. برای فراگیر شدن و نشر ویروسی مطالبتان، مهم است که ایدهها و حرفهایتان را پسانداز و ذخیره نکنید. هر حرف و ایدهای را که دارید بنویسید و هرگز خسیس نباشید. مطمئن باشید با این کار موفقتر خواهید بود.
کتاب، بروشور تبلیغاتی نیست تا خواننده را نیازمند یا تشنهی دیدن شما کند.
بلکه مجموعهای از حرفها و دانستهها و ایدههاست که باید به خوبی به مخاطب منتقل شود و مطمئن شوید که این انتقال، با بهترین کیفیت انجام شده است.
زمان مناسب برای شروع تبلیغ و ترویج کتاب
بسیاری از ما فکر میکنیم که فعالیتهای مربوط به تبلیغ و ترویج کتاب باید پس از انتشار کتاب آغاز شوند. اما بهترین زمان برای شروع تبلیغ یک کتاب، سه سال پیش از انتشار آن است.
در این سه سال میتوانید:
- کمی شهرت ایجاد کنید و اعتبار به دست آورید.
- به تدریج از منابع مختلفی که قرار است برخی از مطلبشان را نقل کنید، اجازه بگیرید.
- یک وبلاگ بسازید و مخاطبان آن (و در واقع مخاطبان خودتان) را افزایش دهید.
- در شبکههای اجتماعی فالوورها پیدا کنید و جامعهی آنها را گسترش دهید.
- رابطههایی بسازید که پس از نشر کتاب، برای ترویج به شما کمک کنند.
- از یک ویراستار کمک بگیرید
اغلب ناشران ویراستاری متن را به عنوان بخشی از فرایند چاپ و نشر در نظر میگیرند و ویراستار یا ویراستارانی را به این کار اختصاص میدهند. با این حال اگر کتابتان برایتان اهمیت بالایی دارد، شاید بهتر باشد پیش از اینکه کتاب به دست ناشر برسد، خودتان از یک ویراستار کمک بگیرید.
استخدام کردن یک ویراستار برای ویرایش نوشتههایتان، به این معنی است که واقعاً برای نوشتهی خود ارزش بسیاری قائل هستید.
قرار نیست همه کتاب شما را بخرند یا همه کتاب شما را بخوانند
این هم نکتهی دیگری در راستای تعدیل انتظارات است. اگر انتظار داشته باشید کتابتان با تیراژ بالا فروش برود و هر جایی در کوچه و خیابان، نسخهای از کتاب خود را در دست دیگران ببینید، به احتمال زیاد پس از انتشار کتابتان ناامید خواهید شد.
نشر کتاب را – مستقل از تعداد خوانندگان و فروش آن – یک موفقیت در نظر بگیرید.
بدیهی است که فروش زیاد و تعداد بالای خوانندگان، میتواند این موفقیت را بیشتر و عمیقتر کند.
مخاطبان کتاب خود را مشخص کنید
اگر بخواهید تلاش کنید هر کسی در هر جا و جایگاهی کتاب شما را بخرد و بخواند و لذت ببرد، بیتردید شکست خواهید خورد. بهتر است به جای تلاش برای راضی کردن همه، از همان ابتدا صرفاً یک گروه کوچک مخاطب با ویژگیهای مشخص را در نظر بگیرید و آنها را هدف کتاب خود قرار دهید.
موارد زیر، چند نمونه از گروههای هدفی هستند که ممکن است برای کتاب و نوشتهی شما مناسب باشند:
- کسانی که پیش از این به شما مجوز دادهاند تا حرفهایتان را برای آنها بگویید، بنویسید و ارسال کنید.
- گروهی که نزدشان اعتبار دارید یا قصد دارید نزدشان اعتبار بسازید.
- گروهی که فکر میکنید بدون خواندن کتاب شما نمیتوانند زندگی کنند و چیزی کم دارند (این گروه، از هر گروه دیگری مهمتر هستند).
- اهمیت طراحی جلد را فراموش نکنید
نکتهی دیگری که ست گادین بارها در نوشتههای خود به آن اشاره میکند، طراحی جلد کتاب است.
بهنظر میرسد که ست گادین کارکرد جلد را چیزی فراتر از جذاب کردن محصول و جلب نظر مشتری میداند.
در حدی که فکر میکند نوشتهای که به جلد حرفهای نیاز ندارد، شاید به چاپ شدن هم نیاز نداشته باشد:
مشهورترین و برترین ناشران الزاماً بهترین گزینه نیستند
قطعاً اینکه یکی از ناشران برجستهی کشور کتاب شما را چاپ کند، حس خوبی در شما ایجاد خواهد کرد.
اما آیا انتخاب ناشران تراز اول کشور، گزینهی خوبی هم هست؟
در نگاه ست گادین، مسئلهی تفاوت حس خوب و گزینهی خوب در بسیاری از تصمیمهای زندگی اهمیت پیدا میکند و یکی از این موارد هم، انتخاب ناشر برای کتاب است.
او در این زمینه میگوید:
اگر کمی فکر کنید، به احتمال زیاد برای نخستین کتابهایتان، گزینهی خوب میتواند چیزی متفاوت از ناشران برتر اول کشور باشد.
ناشران بزرگ، قواعد و چارچوبهای بسیاری دارند که به شما تحمیل میکنند.
حتی به فرض اینکه کار شما را بپذیرند، تقریباً از کل فرایند انتشار کتاب کنار گذاشته میشوید و نمیتوانید مشارکت یا اعمال نظر داشته باشید (با وجودی که تجربهی این فرایند برای نویسندگان تازهکار، فرصت ارزشمندی است).
همچنین معمولاً فرایند چاپ و نشر هم توسط این نوع ناشران – به خاطر وسواسی که به خرج میدهند – طولانیتر است.
بنابراین به جای تلاش برای تجربهی آن حس خوب، میتوانید موارد زیر را به عنوان نمونههایی از گزینههای خوب در نظر بگیرید:
- یک ناشر متوسط یا حتی کمی ضعیف
- نشر الکترونیکی کتاب به جای نشر کاغذی
- چاپ کتاب در تیراژ محدود و سپس بازنشر آن
- پیدا کردن ناشری که مطمئن شوید به کمک او، کتابتان دقیقاً در محلی که مخاطبان آن حضور دارند، عرضه و فروخته میشود
- در قراردادتان خرید تعدادی از نسخههای کتاب را پیشبینی کنید
کتاب را معمولاً به دو شیوه چاپ میکنند:
روش اول این است که تمام هزینهی چاپ توسط نویسنده تأمین میشود.
در این حالت، خود نویسنده پس از چاپ، مالک تمام کتابها محسوب میشود و باید آنها را بفروشد (البته ممکن است هزینهی جداگانهای به ناشر یا پخش پرداخت کند تا این وظیفه را بر عهده بگیرند).
روش دوم این است که ناشر، سرمایهگذاری مربوط به چاپ را انجام میدهد و و مولف (یا مترجم) درصدی از قیمت پشت جلد (ضربدر تیراژ کتاب) را در هر چاپ میگیرد.
در صورتی که قراردادتان از جنس روش دوم است و توافق کردهاید بخشی از قیمت پشت جلد را به عنوان حقالتالیف یا حقالترجمه دریافت کنید، منطقی است که خرید تعدادی از نسخههای کتاب را در قرارداد بگنجانید.
شما به هر حال، تعداد زیادی از کتابها را به دوست و آشنا هدیه خواهید داد و یا برای تبلیغ و ترویج کتاب، از آنها استفاده خواهید کرد.
اگر چه معمولاً تعداد کمی [در ایران معمولاً پنج یا ده یا بیست نسخه] از کتاب، به عنوان هدیهی ناشر به مولف داده میشود، اما احتمالاً شما نسخههای بسیار بیشتری نیاز خواهید داشت. میتوانید پیش از چاپ، توافق کنید که پس از انتشار، تعدادی از نسخ کتاب را با قیمتی بسیار پایینتر از پشت جلد از ناشر بگیرید. ناشر هم بیتردید از این پیشنهاد استقبال خواهد کرد. چون بار پخش و توزیع را از دوش او برداشته و ریسک اقتصادیاش را هم کاهش میدهد. ضمن اینکه خودتان هم کتابتان را با هزینهی پایینتری به دست خواهید آورد.
به یک نسخه PDF رایگان فکر کنید
نکتهی دیگری که ست گادین مطرح میکند دربارهی عرضهی نسخهی PDF کتاب است.
این کار قطعاً میتواند به شهرت شما کمک کند (البته اگر قصد نکرده باشید پس از انتشار این کتاب، خانه بنشیند و با پول حقالتالیف آن، خرج زندگی خود را تأمین کنید).
بر این نکتهی واضح هم باید تأکید کنیم که اگر کتاب را با سرمایهی خودتان چاپ نکرده باشید، به احتمال زیاد ناشر با چنین ایدهای موافقت نخواهد کرد.
اما در این حالت هم، میتوانید با ناشر توافق کرده و بخشهایی از کتاب، خلاصهای از آن یا اطلاعات و توضیحات تکمیلی مرتبط با کتاب را در قالب فایل PDF تنظیم کرده و برای دانلود ارائه کنید.
مطمئن باشید حجم دانلودها بیشتر از فروش کاغذی خواهد بود و احتمالاً دانلود و خوانده شدن فایل PDF میتواند روی فروش کاغذی هم تاثیر مثبت بگذارد (البته اطمینان شما چندان مهم نیست. مهم این است که بتوانید ناشر را قانع کنید).
تحسینها و تاییدهای پشت جلد
نمیگویم این جور تایید و تحسینها در پشت جلد و مقدمه، مفید نیستند؛ اما فایدهی آنها بیش از آن چیزی که واقعاً هست، برآورد میشود. به نظرم اینکه در سایتها و وبلاگها به کتاب شما اشاره شود ارزش بسیار بیشتری دارد.
این را هم بگویم به نظرم جلسه گذاشتن در کتابفروشیها و جلسه رونمایی و امضای کتاب و این چیزها هم خوب است. خصوصاً اگر در یک سال ۲۰۰ بار این کار را برای کتابتان انجام بدهید، به نظرم حتماً نتیجهبخش خواهد بود!
اهمیت شبکه های اجتماعی را فراموش نکنید
گاهی اوقات نویسندگان – خصوصاً نویسندگان کمتجربه – نقش شبکههای اجتماعی را در رابطه با حمایت از فروش یا اطلاعرسانی دربارهی عرضهی یک کتاب، نادیده میگیرند.
در حالی که این شبکهها میتوانند برای نویسندگان اهمیت فراوانی داشته باشند:
- روی فروش کتابفروشیها حساب نکنید
- منطقیتر است که کتابفروشیها را گورستان کتاب در نظر بگیرید: کتابها به آنجا که میرسند انبار میشوند و میمیرند.
معلوم نیست چقدر طول بکشد تا کسی پیدا شود و بیاید و دقیقاً به موضوعی که شما به آن پرداختهاید علاقهمند باشد و تصادفاً کتاب شما به چشمش بیاید و آن را باز کند و بپسندد و تصمیم بگیرد آن را بخرد.
این به آن معنی نیست که کتابفروشیها نقشی در فروش کتاب ندارند. اما نباید نقش آنها را فراتر از میزان واقعی آن برآورد کنیم.
بسیاری از کسانی که کتاب شما را خواهند خرید، احتمالاً جایی پیش از رسیدن به کتابفروشی، قانع شدهاند که کتابتان خوب است و سپس برای تهیهی کتاب، به فروشگاه مراجعه کردهاند. کتابفروشی را محل تهیهی کتاب فرض کنید. اما به عنوان محلی برای معرفی کتاب، چندان روی آن حساب باز نکنید.
نوشتن کتاب یک تجربهی شگفت و ارزشمند است
مستقل از اینکه کتاب شما چقدر فروش برود، کتاب نوشتن تجربهی عجیبی است. اگر این کار را با دقت و وسواس انجام دهید، مطمئناً ذهن شما را باز و شفاف میکند.
اصل بازگشت سرمایهی شما، توسعه و تقویت شیوهی اندیشیدن شماست. ضمن اینکه کتاب به شما اعتبار میدهد؛ به عنوان یک ابزار بازاریابی به کمکتان میآید و هر روز، حرف و نام شما را به گوش دیگران میرسند.
حتماً به نوشتن کتاب – به عنوان یکی از گزینههای خود – فکر کنید.
منبع: متمم
ترتیبی که برای خواندن سری مطالب نویسندگی و نوشتن کتاب به شما پیشنهاد میشود: با لمس/کلیک روی هر موضوع به آموزش مربوط هدایت خواهید شد.
درسنامههای رایگان
محصولات آموزشی ویژه مدرسها
محصولات آموزشی ویژه مشاوران و کُوچها