تفکر انتقادی

تفکر انتقادی چیست

تفکر انتقادی چیست

 در این مقاله درباره ی مفهوم مهم تفکر انتقادی،  استدلال و مهارت مورد نیاز برای ارزیابی آنچه می خوانید و در سخنان دیگران می شنوید بحث خواهیم کرد. با به کار بردن این مهارت می توانید به انتقاد سازنده بپردازد. کسی که به تفکر انتقادی می پردازد، متفکری تحلیلی است. متفکر تحلیلی بادقت اطلاعاتی را که با آن مواجه است بررسی می کند تا مطمئن شود اجزای این اطلاعات به صورت منطقی با هم سازگاری دارند و تناقضی میان آنها وجود ندارد. او همچنین به دنبال الگوها و نظامی است تا بتواند با استفاده از این اطلاعات در دسترس پیش بینی کند و فرضیه هایی به وجود آورد. 

در کنار آنچه در رشته ی تحصیلی تان به آن نیاز دارید – سخنرانی‌ها و کلاس هایی که باید در آنها شرکت کنید، کارهای عملی ای که باید انجام دهید و امتحاناتی که باید در آنها شرکت کنید اولویت هایی نیز برای خود دارید که می خواهید به آنها برسید. ممکن است دوست داشته باشید تحصیلات تان را در مدارج عالی ادامه دهید یا نمراتی بالا در درس هایتان بگیرید. علاقه‌ی شخصی تان روی مقدار زمان و تلاشی که برای هر فعالیتی صرف میکنید تأثیر می گذارد، اما در هر حال تفکر انتقادی به شما کمک می کند از تمامی این مواد بهترین و بیشترین بهره را ببرید.

 تفکر انتقادی همچنین سودمندترین مهارت قابل انتقال از دنیای تحصیل به دنیای کار و تلاش است. 

تفکر انتقادی چیست؟ 

 متفکر انتقادی از دانش، تجربه و قدرت تشخیص خود برای درستی یا تعیین میزان ارزش اطلاعاتی که با آن مواجه است، استفاده می کند. او همچنین می داند که این اطلاعات تا اندازه ای به شخصی که آن را در اختیارش قرار داده وابسته است. سخنرانی که به هر دو زبان انگلیسی و روسی مسلط است بهتر و دقیق تر می تواند ترجمه ای از مقاله ای علمی که به زبان روسی چاپ شده را در اختیارتان قرار دهد تا کسی که فقط شش ماه است زبان روسے را یاد گرفته.

ویژگی های تفکر انتقادی

 متفکر انتقادی از فواید آمار و اطلاعات آماری کاملا آگاه است و همزمان می داند چگونه ممکن است از همین اطلاعات آماری به شکلی نادرست استفاده شود. 

تفکر انتقادی الگوهایی را در  رخدادها مشخص می کند. هر چه اتفاقی در ارتباط با پدیده ای دیگر به دفعات تکرار شود ارتباط میان آن دو بیشتر خواهد بود. هرچه اتفاقی در ارتباط با پدیده‌ای دیگر به دفعات تکرار شود. ارتباط میان آن دو بیشتر خواهد شد.

 برای مثال با کاهش تعداد کودکانی که در مقابل بیماری سرخک واکسینه می شوند ، تعدا کودکانی که به این بیماری مبتلا می شوند افزایش می یابد. متفکر انتقادی هیچ چیزی را بدون استناد به شواهد و مدارک کافی نمی پذیرد و هرچیزی را به طور کامل ارزیابی می کند (البته در دنیای علم و دانش).

مهارتهای بنیادی زیادی برای رسیدن به تفکر انتقادی وجود دارد. هر یک از شما ممکن است این مهارت ها را به صورت روزانه – بدون اینکه از آنها آگاه باشید به کار ببرید. 

چگونه تفکر انتقادی را تقویت کنیم

فکر کردن درباره ی آنچه می شنوید. فکر کردن درباره ی اطلاعاتی که در دسترس شماست یعنی اندیشیدن دربارهی واکنش تان نسبت به این اطلاعات. آیا با این اطلاعات موافقید؟ آیا از شنیدن این اطلاعات هیجان زده اید؟ آیا فکر می کنید این اطلاعات با موارد دیگری در ارتباط است؟ اگر با آن موافق نیستید یا به آن باور ندارید، چرا این گونه است؟ چه چیزی می تواند باعث موافقت شما شود؟ فکر کردن به شما کمک می کند جایگاه خود را در ارتباط با این اطلاعات پیدا کنید. اگر این موارد را در دفترچه ی یادداشت تان ثبت مشاهده کنید. کنید، می توانید در آینده تغییر نظرتان نسبت به آن را به روشنی مشاهده کنید.

 مشاهده ی چگونگی ارائه شدن اطلاعات. آیا این اطلاعات به شکل کتبی ارائه شده، در جدولی ذکر شده، به صورت تصویر، نمودار، نقشه یا چارت ارائه شده است؟ در هر شكل از این حالت‌ها چه اطلاعاتی ارائه شده است؟ ساده ترین و شفاف ترین راه برای ارائه ی انواع مختلف اطلاعات چیست. به صورت کتبی، توضیحی؟ در هر نوبت چه میزان از این اطلاعات باید ارائه شود؟ 

مقایسه ی اطلاعات جدید با دانش قبلی تان. آیا این اطلاعات جدید در ادامه دانش قبلی تان است و آن را تأیید می کند؟ آیا این اطلاعات جدید مثال هایی تازه برا دانش قبلی تان می آورد یا با آوردن شواهدی دانش قبلی تان را نقض می کند؟ اگر جدید در تناقض با دانش قبلی تان است، باید چه تغییراتی در دانش قبلی تان بدهید؟ اگر اطلاعات جدید دانش قبلی تان را تأیید می کند، گام بعدی چه خواهد بود.

توجه به موقعیت، حسن شهرت، مهارت ها و توانایی های افرادی که این اطلاعات را در اختیارتان قرار می دهند، این کار چه سودی برای آنها دارد؟ برای مثال سیاستمداری که به دنبال رأی شماست ممکن است حقیقت را به گونه ای جلوه دهد که این رای را جلب کند. به همین دلیل بهتر است چنین اطلاعاتی را با منابع دیگر مقایسه کنید.

 پژوهشگری مستقل که دستمزدی از شرکت های بزرگ دارویی نمی گیرد منبع قابل اطمینان تری برای ارائه ی نتایج تحقیقات درباره ی فلان داروست، البته نه به این معنا که احتمال خطا در پژوهش های او وجود ندارد. 

تفاوت قائل شدن میان واقعیت ها، فرضیات و نظرات. چنین چیزی همیشه ساده نیست، اما بسیار مهم است. واقعیت چیزی است که برایش شواهد و مدارکی وجود دارد. برخی از واقعیتها مثل «تمامی مردان مذكرند» اطلاعات زیادی در اختیارتان قرار نمی دهد. برخی دیگر از واقعیتها مثل «خورشید از مشرق طلوع می کند» را همه میدانند. جمع آوری شواهد فراوان در طی چندین سال متوالی نشانگر این واقعیت است که تعداد خودکشی ها در دوره‌ی تعطیلات سال نو بیشتر از مواقع دیگر سال است.

 بسیاری از فرضیه ها باید به شکل علمی مورد بررسی قرار بگیرند و درستی آنها ثابت شود و به این ترتیب به واقعیت تبدیل شوند. نظرات کاملا شخصی هستند. نظرات شخصی بر اساس تجربیات و احتمالا پژوهشهایی محدود عنوان می شوند. ممکن است یک نظر شخصی شروع رسیدن به ایده و فرضیه ای باشد که با جمع آوری شواهد و مدارک کافی به واقعیتی تبدیل شود. 

نتیجه گیری در بحث ها. نتیجه آن چیزی است که پس از بحث و تبادل نظر برای شما باقی می ماند. گاهی این نتیجه به روشنی به زبان آورده می شود و گاهی این طور نیست. برای مثال نامزدتان ممکن است به شما بگوید که فلان عطر مورد علاقه ی اوست و از شما انتظار داشته باشد که نتیجه گیری کنید این عطر را برای تولدش به او هدیه بدهید. نتیجه گیری مانند رسیدن به واقعیت همیشه کار ساده ای نیست. 

شناخت مراحل مختلف در بحث و تبادل نظر. مراحل مختلف در هر بحث نشان دهنده ی ارتباط میان اطلاعات ارائه شده و نتیجه است. این مراحل همیشه عنوان نمی شوند. برای مثال ممکن است در پایگاه اینترنتی ای اعلام شود که بهترین قیمت ها برای بسته های سفر و تعطیلات ارائه شده است و این بسته ها را با بسته های مسافرتی آژانس های دیگر مقایسه کنند. حلقه ی گمشده در این بحث این است که فقط قیمت ها با هم مقایسه شده اند و قیمت کمتر الزاما نشان دهنده ی بسته‌ی بهتر برای سفر و تعطیلات نیست.

 ارزیابی کیفیت شواهد و مدارک ارائه شده. شواهد و مدارک ارائه شده چگونه اند؟ این از کجا آمده اند و چه کسی آنها را ارائه کرده است؟ برای مثال می توان گفت اطلاعات ارائه شده تحت شکنجه و همراه با تهدید، قابل اطمینان نیست و ارزش همچنین اطلاعاتی که شخصی با ارائه ی آن به نتیجه ی خاصی برسد نیز اطلاعات قابل اعتمادی نخواهد بود. همیشه سوال کنید که با این اطلاعات چه کسی ضرر می کند و چه کسی به سود می رسد.

 تحلیل و ارزیابی دلایل ارائه شده. به محض اینکه منطقی بودن استدلالات را بررسی کردید و مطمئن شدید که تناقضی در اطلاعات ارائه شده وجود ندارد، می توانید به ارزیابی نتایج بپردازید. ممکن است لازم باشد منابع اطلاعاتی، شیوه ها و ابزار تحقیق و نتایج را نیز بررسی کنید.) ارزیابی اطلاعات یعنی قائل شدن ارزش برای اطلاعاتی که در دست دارید به منظور پاسخ دادن به این سؤال ها: آیا استدلال‌ها و نتایج درست و منطقی است؟ آیا کم و کیف شرایط و اوضاع به طور کامل توضیح داده شده است؟ آیا خطایی در این اطلاعات به چشم می خورد؟ آیا راهی برای بهبود این اطلاعات وجود دارد؟ ارزیابی اطلاعات شامل ارائه ی راه‌ها و پیشنهاداتی برای بهبود و بهتر شدن آن نیز می شود. 

استنتاج، تصمیم گیری و استدلال. استنتاج یعنی نتیجه گیری از اطلاعاتی که به سه ارائه شده است و عنوان نکردن این نتیجه ها. مقالاتی در روزنامه ها که دربارهی دیده شدن دو فرد مشهور در یک زمان در جایی خاص اطلاعاتی را در اختیارتان قرار میدهند، شما را تشویق به نتیجه گیری می کنند که رابطه ی خاصی میان این دو نفر وجود دارد و این را به روشنی عنوان نمی کنند. هنگامی که شواهد برای نتیجه گیری هایی خاص ضعیف یا شواهد کافی وجود ندارد، شیوه ی استنتاج کارایی پیدا می کند. تصمیم گیری معمولا به انتخاب های شما بستگی دارد و پس از ارزیابی امکانات مختلف انجام میشود.  قضاوت و داوری نیز معمولا پس از ارزیابی امکانات مختلف انجام می شود. 

بررسی شواهد و ارائه ی استدلال خودتان. بررسی شواهد شامل ارزیابی و قضاوت درباره ی شواهد می شود. ممکن است پس از این بررسی هیچ یک از استدلال های ارائه شده نظرتان را تامین نکند و استدلال شخص خودتان را داشته باشید. 

تمرینی ساده برای تفکر انتقادی پرسیدن سوال «چــرا» پس از هر ادعا یا عبارتی است که میشنوید.

 این سؤال شامل تمامی موارد از اطلاعات فنی گرفته تا نکات احساسی و هیجانی می شود. این سؤال ها می تواند سؤال هایی مثل «چرا فاصله میان دو شیشه در شیشه های دو جداره ۶ سانتی متر است؟» یا «چرا این مشتری از محصول خوشش آمده است؟» باشد. همان طور که سقراط گفته: «اگر همواره سوال کنید چرا، پاسخ تمامی سوال های مهم زندگی را در درون خود خواهید یافت.» مهم ترین نکته در هر رشته ی درسی (چیزی حدود ۶۰ درصد این رشته به مهارت های تفکر انتقادی مربوط می شود، اگرچه اساتید رشته های تحصیلی مختلف به ندرت درباره ی این نکته حرف می زنند، به نظر می رسد که دانشجویان خوب به صورت خودکار از این مهارت برخوردارند. در حقیقت همه ی ما در کودکی این مهارت را به خوبی می دانستیم، اما گاهی لازم است در بزرگسالی نیز به ما یادآوری شود چگونه می توانیم دوباره از این مهارت استفاده کنیم.

مهارت های تفکر باعث تقویت چه چیزهایی در روش تفکر می شود

پاسخ: استدلال علمی: دلیل آوردن پایه و اصل استدلال علمی است. آوردن دلایل خوب به این معنی است که هر کسی در شرایط مشابه و با اطلاعات مشابه به همین نتیجه خواهد رسید. استدلال منطق درونی خود را دارد و خیلی به فردی که استدلال می کند وابسته نیست. منطق استدلال مثل این معادله ی نظری است که اگر الف با ب مساوی است و ب با ج مساوی است؛ در نتیجه الف با ج مساوی خواهد بود. 

استفاده از تفکر انتقادی در دنیای واقعی 

برای مثال

نام دیگر تفکر انتقادی

برای تفکر انتقادی نام های دیگری مثل تفکر نقادانه، استدلال منطقی، تفکر تحلیلی و.. نیز می توان برشمرد.

راه های پرورش تفکر انتقادی در دانش آموزان

 بسیاری از کودکانی که هنوز تحصیل در مدارس در پانزده ساله است که براساس تجربیات قبلی اش استوار است. ته ابتدایی را شروع نکرده اند متفکرینی انتقادی هستند. به دست آوردن دوباره ی این ساختار منطقی که به صورت این تفکر انتقادی در آنها به دلیل هماهنگی با نظام غریزی در کودکی از آن برخوردار بودید و استفاده تحصیلی و سازگاری با دیگر دانش آموزان از بین از آن در هنگام رویارویی با اطلاعات مختلف، ابزاری می رود. می توانید به بحث های کودکان و پدر و مادرشان اثرگذار و مهارتی سودمند در زندگی و تحصیل خواهد بود. شما به شکل غریزی می دانید چگونه متفکری و در سوپرمارکت ها گوش بدهید: «اگر برایم بستنی منطقی باشید، شاید این شیوه را از یاد برده اید. از نخری، داد و فریاد می کنم و می دانم که داد و فریاد را دوست نداری.» همچنین از روش هایی که در بالاتر گفته شد میتوانید برای پرورش تفکر انتقادی در دانش آموزان استفاده کنید

 

نتایج عالی از سوالات عالی شروع می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *