بازسازی زندگی و بازیابی خود بعد از طلاق
احتمالا شما هم اکنون احساسات دردناکی را تجربه می کنید که هنگام بهم خوردن یک رابطه، عاطفی مهم، به سراغ آدم می آید یک برنامه تایید شده 19 گامی برای سازگاری با (از دست دادن عشق و رابطه صمیمی) وجود دارد.
خوشبختی بعد از طلاق
آیا در رنج و عذابید؟
اگر به تازگی به رابطه تان پایان داده اید؟ باید این گونه باشید. کسانی که به نظر می رسد بعد از قطع شدن رابطه شان هیچ رنجی را تجربه نمی کنند، یا پیش از این با درد و رنج خود کنار آمده اند و یا هنوز درد و رنج ناشی از جدایی و طلاق به سراغ شان نیامده است. بنابراین اگر هم اکنون درد و رنجی را تجربه می کنید، یک قدم جلوتر بروید و به رنجتان توجه کنید و آن را به رسمیت بشناسید. در چنین شرایطی، درد و رنج طبیعی، قابل انتظار و سلامت بخش است و حتی بسیار خوب است که چنین رنجی را احساس کنید. درد یکی از زبان های طبیعت است و به ما می گوید که چیزی در درون ما نیاز به توجه و رسیدگی دارد، لطفا برای کاهش درد و التیام آن کاری بکن!
زندگی بعد از طلاق برای زن
آیا خودم می توانم برای کاهش دردم کاری بکنم؟
ما می خواهیم به شما این اطمینان را بدهیم که براساس تجربه کار با صدها زوج جدا شده، اگرچه صعود کار سخت و دشواری است اما ارزشش را دارد. پاداشی که در بالای قله دریافت می کنید سختی کار را جبران می کند.
در ادامه قبل از شروع سفر، نقشه راه را باهم مرور خواهیم کرد تا با بلوک های موجود در مسیر صعود به قله آشنا شویم.
انکار: “نمی توانم باور کنم که چنین اتفاقی برای من افتاده است”
خبر خوب این است که ما موجودات آدمی ساز و کار عجیبی داریم که به ما اجازه می دهد به اندازه تحمل مان درد را تحمل کنیم، به میزانی که زمین گیر نشویم.
خبر بد این است که برخی از ما آنقدر تجربه انکار داریم که از هر نوع تلاش برای بهبودی و بازیابی خود برای حرکت به سوی قله روی گردانیم.
ترس: “ترس های زیادی دارم”
آیا هیچ گاه باد و بوران زمستانی را تجربه کرده اید؟ شدت باد چنان است که گویی زوزه می کشد. بارش برف به قدری شدید است که به سختی می توانی چند قدمی ات را ببینی. اگر پناهگاهی نداشته باشی، وضعیت کشنده به نظر می رسد و واقعا هم می تواند کشنده باشد. تجربه هولناکی است. ترس هایی که در ابتدای جدایی و طلاق تجربه می کنید مانند تجربه کولاک است. کجا می توان پناه گرفت؟
سازگاری: “اما وقتی بچه بودم این روش موثر بود”
هر کدام از ما بخش های سالم و کارآمد زیادی در شخصیت مان داریم مانند کنجکاوی، خلاقیت، رسیدگی به دیگران، احساس ارزشمندی و خشم متناسب با شرایط. گاهی طی سال ها رشد و تحول، بسیاری ازبخش های سالم و کارآمد ما توسط خانواده، مدرسه، آموزش های دینی و اجتماعی و یا عوامل دیگری مانند تلویزیون، سینما، کتاب ها و مجلات، تقویت نمی شوند. از این رو وقتی در فرآیند طبیعی با استرس، ضربه عاطفی و بی محبتی روبه رو می شویم نمی توانیم به طور کارآمد با آن ها رو به رو شویم. افرادی که نمی توانند نیاز به خود به عشق و احساس تعلق، مراقبت و توجه را برآورده کنند، برای سازگاری خود با شرایط راهی پیدا می کنند؛ اما تمام کارهایی که برای سازگاری و انطباق با شرایط به کار گرفته می شوند سالم و کارآمد نیستند.
تنهایی بعد از طلاق : “هرگز تا این اندازه احساس تنهایی نکرده بودم”
وقتی یک رابطه صمیمی بهم می خورد، احتمالا بیشترین احساسی که تجربه می کنید احساس بی کسی است. آن هم از نوعی از بی کسی که تا به حال تجربه نکرده اید. حالا که همسر یا محبوبتان رفته است، بسیاری از فعالیت های روزمره را باید تغییر دهید. شاید به عنوان یک زوج هر کدام مدت زیادی را دور از هم به فعالیت های خاص خودتان می پرداختید ولی با این وجود همیشه احساس می کردید که همسرتان هنوز در این رابطه با شما هست، حتی زمانی که حضور جسمی نداشت. اما وقتی رابطه به پایان می رسد، می دانید همسر شما دیگر هیچ وقت کنار شما نیست و از این رو ناگهان به طور کامل تنها می شوید.
دوستی: “آن همه دوست و آشنا کجا رفتند؟”
همان طور که متوجه شدید، بلوک هایی که در مراحل اولیه فرآیند (بازسازی زندگی و بازیابی خود) قرار دارند، بسیار رنج آورند، به همین خاطر به دوستان زیادی نیاز دارید تا کمک تان کنند که با با درد ها و رنج های عاطفی این دوران مواجه شده و به خوبی با آن ها کنار بیایید.
احساس طرد و گناه: “رها کننده ها و رها شده ها”
آیا واژه (رها کننده) و (رها شده) را تاکنون شنیده اید؟ هر کسی که به هم خوردن یک رابطه عاطفی را تجربه کرده باشد، نیازی به تعریف این کلمات ندارد. معمولا در تصمیم برای پایان دادن به یک رابطه عاطفی، یکی از طرفین مسئولیت بیشتری به عهده دارد که به آن فرد رها کننده گفته می شود، فردی که به جدایی رغبتی ندارد و نمی خواهد این اتفاق رخ بدهد رها شده نامیده می شود.
افسردگی بعد از طلاق
سوگواری: “غم از دست دادن وحشتناکی، وجودم را فرا گرفته است”.
سوگواری بخش مهمی از فرآیند بهبودی و بازیابی خود است. هرگاه عشقی را از دست می دهیم، رابطه ای از بین می رود، عزیزمان فوت می کند، یا خانه و کاشانه مان را از دست می دهیم باید بابت این از دست دادن سوگواری کنیم.
خشم: “لعنت به این زندگی”
درک شدت خشم بعد از طلاق برای همه آسان نیست مگر اینکه آن فرد، جدایی و طلاق را تجربه کرده باشد. بسیاری از افرادی که طلاق گرفته اند، نمی دانستند که واقعا می توانند این همه خشم و کینه از خود نشان دهند زیرا هیچ گاه تا این اندازه خشمگین نبوده اند اما این نوع خاص از خشم و کینه نسبت به همسر سابق واقعا می تواند برای بهبودی شما موثر و مفید باشد، زیرا به شما کمک می کند تا از لحاظ هیجانی و عاطفی از همسر سابق تان فاصله بگیرید، فاصله ای که برای بهبودی و بازیابی خودتان ضروری است.
رها کردن: “دل کندن و رها کردن بسیار دشوار است”.
رها کردن پیوند های احساسی شدیدی که از رابطه عاشقانه بی فرجام به جا مانده، کار بسیار سختی است. با این وجود بسیار مهم است که هرچه زودتر سرمایه گذاری عاطفی بر روی یک رابطه تمام شده را متوقف کنیم.
احساس ارزشمندی: “گذشته از همه این ها، شاید من آنقدرها هم آدم بدی نیستم”
احساس ارزشمندی و عزت نفس، رفتار ما را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از دلایل مهم طلاق، عزت نفس ضعیف و جستجوی هویت قوی تر است و طلاق نیز به نوبه خود باعث کاهش عزت نفس و گم شدن هویت فرد می شود.
گذار: “از خواب بیدار شده ام و می خواهم پسمانده های گذشته را از زندگی خود پاک کنم”
می خواهید بدانید که چرا رابطه تان به طلاق انجامید؟ شاید لازم است که رابطه مرده خودتان را کالبدشکافی کنید. اگر بتوانید بفهمید که چرا چنین شد، آنگاه می توانید دست به تغیراتی بزنید تا به کمک آن ها در آینده رابطه های متفاوت و بهتری ایجاد کنید.
گشودگی و صداقت: “خودم را پشت نقابی پنهان کرده بودم”
ماسک یا نقاب، احساس یا تصویری است که از خود نشان می دهید و سعی دارید که دیگران را متقاعد کنید که این خود واقعی شماست ولی این کار مانع از آن می شود که مردم (خود) واقعی شما را بشناسند و گاهی خودتان را نیز از خود واقعی تان دور می کند و نمی دانید که واقعا که هستید.
عشق: “آیا واقعا ممکن است کسی به من اهمیت بدهد؟
بیشتر مطلقه ها چنین می گویند: (فکر می کردم که می دانستم عشق چیست؟ ولی اشتباه می کردم). پایان یافتن یک رابطه عاطفی باید فرد را تشویق کند تا معنایی که از عشق در ذهن خود دارد را دوباره مورد بررسی قرار دهد. در این مرحله ممکن است، این فکر به ذهن فرد بیاید که (من دوست داشتنی نیستم).
اعتماد: “زخم هایی که شکست عشق خورده ام در حال التیام است”.
افراد مطلقه به طور مداوم با انگشت به جنس مخالف اشاره می کنند و می گویند که هرگز نمی توانند به جنس مخالف خود اعتماد کنند.
زندگی مجردی: “منظورتان این است که اشکالی ندارد؟”
بیشتر افراد به طور مستقیم از خانه پدری به خانه متاهلی رفته اند، زندگی مجردی را تجربه نکرده اند و این دوره از رشد تحول روانی را از دست داده اند. برا برخی ها حتی دوران دانشجویی نیز تحت نظارت والدین و قواعد و مقررات والدینی بوده اند و زندگی مستقلی را تجربه نکرده اند. داشتن یک دوره مجردی اکنون یک موهبت ارزشمند است. این نوع سازگاری هنگام پایان یافتن یک رابطه عاطفی، به شما اجازه می دهد تا واقعا گذشته را رها کنید، یاد بگیرید که خودکفا باشید و خودتان را بی کم و کاست ببینید. مجرد بودن نه تنها عیب نیست، بلکه بخشی ضروری از زندگی است.
هدفمندی: “اکنون برای آینده ام اهدافی دارم”.
آیا تاکنون فکر کرده اید که چند سال دیگر زنده خواهید بود؟ اهداف شما برای سال های آینده چیست؟ بعد از اینکه با موضوع جدایی و طلاق تان کنار آمدید و به سازگاری با خودتان رسیدید، چه طرح و برنامه ای برای زندگی تان دارید؟
آرامش بعد از طلاق
آزادی: “از پیله تا پروانه”
“… و سرانجام به قله رسیدم”
مرحله آخر بازسازی زندگی دارای دو بعد است. بعد اول آزادی برای انتخاب است؛ وقتی از روی تمام بلوک ها و موانعی که در مسیر بازسازی و بازیابی خود بود، عبور کردید، آنگاه آزاد هستید و آمادگی آن را دارید که وارد رابطه جدیدی شوید. حالا می توانید رابطه جدیدتان را پربار تر و معنادار تر از رابطه عاطفی قبلی تان بسازید.
یک بعد دیگر از آزادی نیز وجود دارد: آزادی برای اینکه خودتان باشید. بسیار از ما بار سنگینی از نیازهای ارضا نشده را با خود حمل می کنیم. نیازهایی که ممکن است ما را کنترل کنند و به ما رخصت ندهند تا آزادانه همان فردی شویم که می خواهیم باشیم.
تکلیف: یادگیری از طریق انجام دادن
آنچه در پایین می بینید اولین سری تکالیف و تمرین های شما برای شروع است
-
یادداشت برداری کنید. یک دفترچه تهیه کنید و احساسات خود را یادداشت کنید. بیشتر می توانید روی احساسات تان تمرکز کنید.
-
فرد قابل اعتمادی پیدا کنید. فردی را بیابید که می توانید به او اعتماد و از او درخواست کمک کنید و درخواست کردن را یاد بگیرید. به هر دلیلی را که دوست دارید برای شروع مراوده و گفت گو با او پیدا کنید.
-
یک گروه حمایتی برای خود تشکیل دهید. از آنجاییکه داشتن یک گروه حمایتی بسیار مهم است این تکلیف، کلیدی ترین تمرین شما محسوب می شود. در ایم گروه از هر دو جنس افرادی را داشته باشید تا بتوانید گام های بازسازی را با آن ها در میان بگذارید.
منبع: کتاب بازسازی زندگی پس از طلاق |نویسنده بروس فیشر و رابرت آلبرتی | نشر ارجمند