نوشتن کتاب آموزشی ممکن است به نظر سخت بیاید، اما با پیشنهادات زیر می توانید به آسانی کتاب آموزشی خود را بنویسید. منابع بی شماری در اینترنت وجود که به شما یاد می دهد چگونه کتاب آموزشی بنویسید. چنین آموزش هایی فراتر از وقت این مقاله است. با این حال میخواهم دیدگاهی دقیق و سطح بالا از مراحل نوشتن کتاب ارائه دهم که ممکن است در این راه به شما کمک کند.
در زیر، مراحل نوشتن کتاب آموزشی در یک جدول نمایش داده شده است:
مرحله | توضیحات |
برنامه ریزی | تعیین موضوع و هدف کتاب، تدوین نمودارهای ذهنی و نقشههای مفهومی و لیستی از مباحث کتاب. |
تدوین فصول | تعیین فصلبندی، نوشتن خلاصه فصلها، تدوین سرفصلهای هر فصل و نوشتن مطالب اصلی هر فصل. |
تدوین مطالب | توضیح دادن به صورت روان و منطقی، استفاده از مثالها، داستانها و شخصیتهای مختلف. |
افزودن جزئیات | افزودن تصاویر، نمودارها، جدولها و فهرستهای مناسب، استفاده از فونت و اندازه مناسب برای متن. |
بررسی و ویرایش | بررسی اشتباهات نگارشی، املایی و گرامری، بهبود بخشیدن متن، اصلاح و جایگزینی عبارتهایی که درست نیستند، و چک کردن صفحهبندی و قالببندی کتاب. |
انتشار | انتشار کتاب در قالب چاپی یا الکترونیکی |
برای نوشتن کتاب آموزشی از کجا شروع کنیم
شروع نوشتن کتاب ممکن است به نظر برخی از نویسندگان بسیار چالش برانگیز به نظر برسد، اما با چند مرحله ساده، میتوانید به آرامی شروع کنید و به سمت خلق کتابی که میخواهید بروید.
ایده یابی: قبل از هر چیزی، باید یک ایده برای کتاب خود پیدا کنید. این میتواند از هر موضوعی باشد که شما به آن علاقه دارید، از داستان های عاشقانه و تخیلی گرفته تا کتاب های آموزشی و راهنمایی. این مرحله ممکن است برای شما چندان سخت نباشد، اما مهم است که یک ایده مناسب برای کتاب خود پیدا کنید.
برنامه ریزی: پس از پیدا کردن ایده ای مناسب، باید برنامه ریزی کنید که چگونه به سمت خلق کتابی که میخواهید بروید. برای این کار میتوانید یک نمودار ذهنی (mind map) ایجاد کنید که شامل ایده ها، زیر موضوعات، شخصیت ها، مکان ها و دیگر جزئیات مربوط به کتاب شما باشد.
پژوهش: پس از برنامه ریزی، باید پژوهش کنید. بسته به نوع کتابی که قصد دارید بنویسید، میتوانید از کتابخانه، اینترنت و منابع دیگر استفاده کنید. این مرحله میتواند برای شما به عنوان نویسنده مفید باشد و به شما کمک میکند تا در مورد موضوعی که در حال نوشتن هستید، بیشتر بدانید.
شروع به نوشتن: حالا که شما پیشزمینه لازم را دارید، میتوانید شروع به نوشتن کتاب خود کنید.
چگونه فصل های کتاب را تدوین کنم
تدوین فصل های کتاب یکی از مهمترین مراحل در فرآیند نوشتن کتاب است. برای تدوین فصل های کتاب، میتوانید از روش های مختلف استفاده کنید. در ادامه، چند مرحله برای تدوین فصل های کتاب شما آورده شده است:
برنامه ریزی: قبل از شروع به نوشتن، باید برنامه ریزی کنید که کتاب شما چند فصل دارد و هر فصل درباره چه موضوعی خواهد بود. برای این کار، میتوانید از نمودار ذهنی و لیستی از فصل ها استفاده کنید.
تعیین ساختار فصل: برای هر فصل، باید ساختار مشخصی داشته باشید. این ساختار میتواند شامل مقدمه، بدنه فصل و نتیجه گیری باشد. همچنین، باید تعیین کنید که فصل شما با چه عنوانی شروع میشود و چه مطالبی در آن قرار دارد.
نوشتن بخشهای مختلف فصل: پس از تعیین ساختار فصل، باید به نوشتن بخش های مختلف فصل بپردازید. این بخش ها میتواند شامل توضیحات، مثال ها و شخصیت های مختلف باشد. همچنین، در نظر داشته باشید که باید بین بخش های مختلف فصل، ارتباطی منطقی و روان وجود داشته باشد.
بررسی و ویرایش: پس از اتمام نوشتن فصل، باید آن را بررسی و ویرایش کنید. در این مرحله، میتوانید به اشتباهات نگارشی، املایی و گرامری پرداخته و متن را بهبود بخشید.
هدف از نوشتن کتاب: پنج دلیل عالی برای نوشتن کتاب
1- اعتبار: برند شدن به عنوان نویسنده کتاب برایتان اعتبار مادام العمر به همراه می آورد. تا زمانی که زنده اید به عنوان نویسنده کتابتان شناخته خواهید شد. نوشتن کتاب موفقیتی بزرگ و استثنایی است در دنیایی مملو از رسانه های مجانی و سطحی کتاب هنوز هم ارزشمند است.
2- وجهه: هر زمان که یک گزارشگر اخبار خواهان اظهار نظر درباره ماجرایی است به سراغ چه کسانی میرود؟ متخصصان و بقیه از کجا میدانند که یک نفر متخصص است ؟ چون کتابی نوشته است.
3- جعل مدرک استادی: فرایند نوشتن این کتاب از شکل گرفتن ایده تا انتشار آن و تبدیل شدن به محصولی که اکنون در دست من است دو سال برای مطالعه، تحقیق، مصاحبه و نوشتن زمان برد.
وقتی شروع به نوشتن این کتاب کردم تخصصی در برند شدن نداشتم؛ اما الان دارم نوشتن این کتاب به من معادل یک مدرک کارشناسی ارشد در برندسازی شخصی اعطاکرد استادان جدید من! شما هم میتوانند مانند من مهارتهای جدیدی به دست آورید.
4- کمک به مردم برای یافتن شما: محبوبترین وب سایت در دنیا گوگل است. شماره دوم یوتیوب است. آیا میتوانید حدس بزنید که سومین کدام است؟ آمازون
5- منبع درآمد: جدید اما نه از خود کتاب کمی صبر کنید تا دلیل آن را برایتان توضیح دهم
پنج دلیل عالی برای ننوشتن یک کتاب
1- نوشتن کتاب ممکن است ماه ها شما را از خانواده و فعالیتهایی که دوست دارید، دور کند.
2- شما از این سرمایه گذاریِ زمانیِ حیرت آور، مستقیماً پول بسیار کمی به دست می آورید
3- از دشوارترین کارهایی خواهد بود که تا به حال انجام داده اید .
4-ممکن است کتابتان خوب از آب درنیاید و انتقادهای بد واقعاً روحیه خراب کن است.
5- اینکه ایده ای را مطرح کنید و بتوانید آن را در بیش از ۵۰هر از کلمه یا بیشتر توضیح دهید فوق العاده مشکل است.
نوشتن کتاب تصمیمی بزرگ است و بسیار شخصی در کل معتقدم که مزایا و نکات مثبت نوشتن کتاب از نکات منفی آن بیشتر است و اگر توانایی و اراده آن را دارید، باید سریع دست به کار شوید اما بیاید اول از خان اول عبور کنیم.
نوشتن یک کتاب وجود دارد اما تنها در صورتی که ذهنیت درستی درباره آن داشته باشید و درک کنید فروش مستقیم کتاب یکی از دلایل نخواهد بود حالا که خوب متوجه شدید از کتاب پولی عایدتان نمیشود چند روش ساده به شما یاد می دهم تا بتوانید از آن پول به دست آورید
1- خدمات مشاوره: از تخصص حاصل از نوشتن کتاب میتوانید به بهترین شکل ممکن در راه ارائه خدمات مشاوره ای استفاده کنید برای مثال یکی از مزایای این کتاب این است که افراد و سازمان ها مرا استخدام میکنند تا به آنها کمک کنم برند شوند.
2- سخنرانی: ارائه ایدههای اصلی کتابتان در قالب سخنرانی فرصتی عالی است. یک نمونه در این زمینه دوری کلارک است. او خود را از یک روزنامه نگار حق الزحمه ای به سخنرانی پر درآمد برای سازمانهایی مانند بانک جهانی و دانشگاه هاروارد تبدیل کرده است. دوری بیشترین موفقیت خود را مدیون دو کتابش میداند.
3- فروش محصول: در فصل دوم ما با جو ویکس مربی بدن سازی موفق انگلستان آشنا شدیم او کتابی درباره تغذیه نوشته است اما آنچه در واقع میفروشد برنامه رژیم غذایی است.
4- اتاق فکر یا گروه تبادل اندیشه: همان طور که مخاطب به دست می آورید ممکن است آن ها مشتاق یادگیری بیشتر از تخصص شما و بهره گرفتن از تجارب مستقیمتان باشند. شکل متعارف آن ایجاد یک اتاق فکر گروهی است که در آن به افراد اجازه میدهید در فضای مجازی با شما ملاقات کنند و به طور کلی ایده هایشان را ارائه دهند و پاسخی برای سؤالاتشان بیابند. درآمد حاصل از این گروهها از چند دلار در ماه تا دهها هزار دلار برای دریافت مشاوره حرفه ای متغیر است.
5- دسترسی به مشتری: خوش نامی حاصل از کتاب می تواند راه را برای دستیابی مستقیم به مشتری هموار کند.
ایده برای نوشتن کتاب
دشوارترین بخش نوشتن کتاب داشتن ایده ای منحصر به فرد و هیجان انگیز است. فرض کنیم شما نمی خواهید داستانی غیر واقعی بنویسید. قصد دارید چیزی بنویسید که به شما کمک کند در حوزه کاری تان برند شوید چنین ایده بزرگی از کجا به ذهنتان می رسد؟
در ادامه بعضی از ایده ها را برای نوشتن کتاب باهم بررسی میکنیم
- تحقیق: آیا اطلاعات جالبی از تحقیقی اصیل به دست آورده اید؟ در واقع این نقطه شروع بسیاری از کتابهای بزرگ درباره کسب و کار بوده است.
- تخصص: اگر در حوزه کاری تان بهترینید، آیا بینشی منحصر به فرد درباره کارتان دارید؟
- شخصی: آیا داستانی درباره تغییر زندگیتان دارید که بتواند منبع الهام دیگران باشد؟
- چشم انداز: آیا شما تصوری از آینده دارید که منحصر به فرد و اغوا کننده باشد؟
- حل یک مشکل: آیا می توانید افراد را از طریق فرایندی پیچیده راهنمایی کنید یا می توانید به آن ها یاد بدهید چه کاری انجام دهند؟
- هر موضوعی برای نوشتن کتاب که انتخاب میکنید باید آن را دوست داشته باشید. در حقیقت باید مسحور آن موضوع شده باشید؛ چون میخواهید زمان زیادی را وقفش کنید هنگامی که کتاب مدرس حرفه ای را نوشتم همه مدرسان در حوزه من درگیر این مشکل بودند که چگونه پیامشان را در نیایی پرسروصدا به گوش دیگران برسانند.
باید این مشکل را حل می کردم پیدا کردن راه حل همه فکر و ذکرم شده بود کار بسیار بسیار سختی بود و به صرف وقت و انرژی فراوان نیاز داشت؛ اما حس قوی و گریزناپذیری برای حل این مشکل در من وجود داشتند بنابراین کتاب مدرس حرفه ای را نوشتم(نویسنده مقاله)
طرح کلی
تا می توانید قبل از شروع نوشتن برای آن آماده شوید. زمانی که شروع به نوشتن میکنید، نباید با تحقیق و مصاحبه حواستان پرت شود باید هیجان زده و متمرکز بمانید. از اینکه طرح کلی تان را طوری تنظیم کنید که درباره آن موضوع بیشتر یاد بگیرید، نترسید. در واقع از تغییر کل کتاب نترسید پذیرای ایده های جدید و حقایق جدید باشید پیروی از تصورات از پیش تعیین شده و بدون تجربه یا دانش کافی درباره حقیقت، برای نویسنده خطرناک است. اجازه دهید تحقیق کتاب را بنویسند. مدرس حرفه ای به این شکل بود
شروعِ نوشتن کتاب
متوسط حجم کتاب حدوداً 60هزار کلمه. است وقتی در بازه زمانی کوتاهی کار میکنم برایم ناممکن است دانستانی طولانی تعریف کنم اگر مدام متوقف شوید و شروع به کار کنید، تلاشتان برای فهمیدن اینکه در کجای روند نوشتن کتاب هستید هدر خواهد رفت و نوشتن آن کتاب دو برابر طول میکشد.
برای فرایند سختی مانند نوشتن کتاب باید بازه زمانی زیادی را مشغول باشید، شاید چند هفته متوجه شده ام که این کار برای اکثر مردم دشوار است به خصوص زمانی که شاغل باشند. بچه دار باشند و عاشق زندگیشان باشند. ترفند دیگر سخنرانی کردن درباره موضوع کتابتان برای اولین بار است اگر سخنرانی ۲۵ دقیقه ای را ثبت و رونویسی کنید حدود ۳۰ هزار کلمه خواهید نوشته این خودش نیمی از کتاب است!
آزمودن ایده
برای اطمینان از مطرح کردن ایده ای فوق العاده جدید در کتاب آن را از طریق به اشتراک گذاشتن در وبلاگم امتحان میکنم برای مثال در آخرین کتابی ایده ای جنجالی درباره رابطه محتوا و بهینه سازی موتور جست و جو پیشنهاد کردم این موضوع را در قالب پستی در وبلاگم در قالب مفهوم آزمایش آب مطرح کردم به نظر رسید که همه فکر میکنند این مسئله درست است بنابراین با اطمینان کامل این ایده را در کتابم آوردم در اصل من از وبلاگم به عنوان یک مرکز تحقیق استفاده میکنم
برای مثال درباره یکی از ایده های این کتاب در پست وبلاگ نظر سنجی کردم برخی نظرات خوانندگان به اندازه ای فوق العاده بودند که آنها را در این کتاب ذکر کردم همچنین بعضی از ایده های این کتاب را با گروهی معتمد از دوستان در یک گروه خصوصی فیس بوک به اشتراک گذاشتم بازخورد آنها در جای جای این کتاب نقش بسته است.
بازنویسی و ویرایش کتاب
چیزی به عنوان قدرت نویسندگی وجود ندارد فقط بازنویسیِ خوب هست. پیش نویس یک کتاب مانند ایجاد یک مجسمه یادگاری با اره برقی است همه چی در ذهنتان است. شما فقط باید بگویید که آنها چیستند؛ اما صیقل کاریهای زیادی لازم است تا محصول نهایی را بسازید! نویسنده شانون ،هیل یک بار گفت: «وقتی پیش نویس اول را می نویسم به خودم یادآوری میکنم که من تنها دارم شنها را در یک جعبه میریزم تا بتوانم بعدها از آن قلعه ای بسازم نرم افزارهای تخصصی متعددی برای نویسندگان وجود دارد؛ اما مایکروسافت ورد برای هر کتابی که می خواهید بنویسید کاملاً مناسب است.
در حقیقت، این فرمتی است که بیشتر ناشران سنتی آن را ترجیح می دهند. اگر قرارداد کتاب و ناشری برای کمک ندارید، باید یک ویراستار استخدام کنید. حتی اگر نویسنده ای با تجربه اید، این کاری ضروری است. هر نویسنده به چشمانی حرفه ای نیاز دارد تا نگاهی نهایی به نشانه گذاریها و علام نگارشی بیندازند.
منبع: هنر برند شدن نوشته مارک شفر | انتشارات برآیند
توضیحات مفیدی بود.