سوالات ذهن ما، چشمها و قلبهایمان را میگشایند. با آنها یاد میگیریم، ارتباط بهتری بیافرینیم.
مطمئنا میدانیم که سوالات قسمت حیاتی ارتباطات هستند. ولی نقش آنها در تفمر همیشه آشکار نیست، این جاست که مهارتهای تفکر سوالی میتواند گرانبها باشند.
اگر میخواهید به قدرت واقعی سوالات بچسبید، سوالات میتوانند تمام رندگیتان را تغییر دهند. به افزایش کیفیت و کمیت سوالاتی که از خودمان و دیگران میپرسیم برمیگردد. همچنین بسیار اهمیت دارد که از کجا میآییم و چه موقع آن سوالات را مطرح میکنیم.
تفکر سوالی:
تفکر سوالی یک سیستم مهارتها و ابزار است که از سوالات برای گسترش نحوه برخورد با تقریبا هر وضعیتی استفاده میکند. مهارتهایت را برای تصفیه سوالاتت توسعه میدهی تا در تمام کارهایی که انجام میدهدی نتایج بهتری به دست آوری. سیستم تفکر سوالی به طور تحت الفظی فکر کردنت را به عمل وا میدارد؛ عملی که هم متمرکز و هم موثر است. و بستری بسیار عالی برای تصمیم گیریهای هشیارانهتر ایجاد میکند.
بیشتر مواقع حواسمان نیست که سوال کنیم، مخصوصا آنهایی را که باید از خودمان بپرسیم. ولی آنها تقریبا در سراسر زندگیمان، بخشی از پردازش ذهن ما هستند. در حقیقت فکر کردن به شکل سوالات درونی و پردازش پاسخ آن سوالات است. فقط این نیست، اغلب ما سوالاتمان را با عمل کردن، پاسخ میدهیم.
یک مثال:
امروز صبح که لباس میپوشیدی، شرط میبندم رفتی سراغ کمد، جالباسی یا حتی روی زمین و سوالاتی مثل این را مطرح کردی: کجا قرار است بروم؟ هوا چطور است؟ کدام لباس راحت است؟ یا حتی کدام تمیز است؟ سوالاتت را با انجام دادن کاری پاسخ داده ای. لباسی را انتخاب کردی و پوشیده ای. در حقیقت پاسخهایت را به تن کرده ای.
تفکر سوالی یک سیستم ابزار برای تبدیل کردن فکر، عمل و نتایج آن از طریق طرح سوالات ماهرانه است. سوالاتی که از خودمان میپرسیم و همان طور از دیگران. وقتی گیر میافتیم، طبیعی است که به دنبال جواب و راه حل باشیم. ولی برای رسیدن به آنها اغلب ناخواسته به جاب راهگشایی، بن بست درست میکنیم.
برای حل مشکلاتمان، اول باید سوالاتمان را تغییر بدهیم. در غیر این صورت شاید بارها فقط همان پاسخ قدیمی را به دست بیاوریم.
« سوالات جدید میتوانند زاویه دید ما را کاملا تغییر بدهند و به سمت روشهای جدیدی هدایتمان کنند. سوالات حتی مسیر تاریخ را تغییر داده اند.
نکته این است که سوالات نتایج را اداره میکنند، آنها به طور مجازی برنامه ریزی میکنند که چطور رفتار کنیم و چه خروجیهایی متحمل هستند.
برای تغییر هر چیز به روش خوبی نیاز داری که بفهمی از کجا شروع کنی. هرچقدر بهتر آن را مشاهده کنی، در ایجاد تغییرات مورد نیازت موفقتر خواهی بود. این جاست که تفکر سوالی میتواند کمکت کند. به صورت واقعا موثر، تغییرات عمدی با تقویت ناظر درونیات شروع میشود. هر چقدر بهتر ببینی که کجا قرار داری این جاست که ناظر درونیات وارد میشود، بهتر میتوانی مهارتها و برنامه ریزیهای درستتری را برای تغییرات مورد نظرت به کار ببرید.
نقشه انتخاب:
نقشه انتخاب به تو کمک میکند خودت و دیگران را بهتر مشاهده کنی. بحث در باره برچسب زدن به افراد یا توی جعبه گذاشتنشان نیست، بلکه درباره یک راهنمای قدرتمند برای ترسیم مسیرهای موثرتر در زندگیهایمان است. وقتی یک از این مسیرها، یادگیرنده یا قضاوت کننده، را دنبال کنیم، نقشه به ما نشان میدهد چه بر سر ما خواهد آمد.
تقریبا در تمام لحظات زندگیمان، ما با انتخاب بین مسیرهایی یادگیرنده و قضاوت کننده مواجه میشویم. چه متوجه آن باشیم چه نباشیم، لحظه به لحظه در حال انتخاب بین این دو راه هستیم.
چطور میتوانم جور دیگری دربارهاش فکر کنم؟
زمانی که مردم اختلاف دارند، عادی است که حالت قضاوت کننده غالب باشد. ، وقتی هر دو طرف در وضعیت قضاوت کننده باشند، همه چیز به فریاد ایست منتهی میشود. ولی یک نکته میلیون دلاری برایتان دارم: وقتی دو نفر در حالت قضاوت کننده قرار دارند، کسی اول بیدار میشود، که برتری دارد. آن شخص میتواند انتخاب کند که به حالت یادگیرنده برود و وضعیت را برای هر دو نفر تغییر بدهد. ولی اگر گه گداری مسیر قضاوت کننده را انتخاب کردی، نگران نباش. چون انسان هستیم، گاه گدار به این وضعیت میرویم.
مشکل واقعی زمانی است که پا توی یک کفش کنیم و همان جا بمانیم. این است که مشکل واقعی ایجاد میکند. وقتی ناظر درونیات قویتر و قابل اتکاتر بشود، تغییر دادن سوالاتت و برگشتن به حالت یادگیرنده را آسانتر خواهی یافت. آن جاست که مسائل دوباره باز میشوند و میتوانید موثرتر به سمت نتایجی که دنبالش هستید بروید.
شاد باشید.
منبع: کتاب سوالاتت را تغییر بده تا زندگیات تغییر کند.
تهیه و تنظیم: تیم تحریریه آکادمی زندگی خشنود