چرخه ی یادگیری در انسان
طرح درس در این فصل الگویی ساده و سازگار با چرخه ی یادگیری در انسان است. که با اشاره به پنج نیاز اساسی انسان برای پایه ریزی انگیرش درونی تغییر یافته است. از آن جا که اساس این الگو پاورهای بسیار تأیید شده درباره ی چرخهی یادگیری است، می تواند با هر طرح درس یا واحد درسی مناسب دیگری توام باشد. می توان چرخه ی یادگیری – آموزش در انسان را در پنج گام مشاهده کرد:
- مرحله ی شناسایی. اهداف این مرحله برانگیختن علاقه و احساسات مثبت در مورد تجربه ی یادگیری آینده است، با استفاده از:
- توضیح و گفت وگو در مورد فواید برای یادگیرنده
- افزایش حس کنجکاوی
- ایجاد محیط یادگیری ای که ارضاکننده ی نیازها باشد.
- دعوت افراد به فعالیت از همان آغاز فعالیت
- بیان اهداف دقیق و معنادار
- پرسیدن سؤالهای ضروری
- از میان برداشتن موانع یادگیری
- مرحله ی آموزش: هدف از این مرحله یاری یادگیرندگان به داشتن اثربخش ترین تعامل، با ابزار آموزشی جدید است. با:
- فعال کردن دانشی که فرد از پیش داشته.
- اجرای پیش آزمون و ارائه ی اطلاعات.
- به کارگرفتن شیوه های متنوع برای ارائهی دانش و مهارتهای تازه
- درگیرشدن همه ی بخش های مغز و بدن
- ارائهی مطالب به شیوه ای که شنونده در آن فعال باشد.
- اشاره به پنج نیاز اساسی در انسان،
- مرحله ترکیب: هدف از این مرحله کمک به دانش آموزان برای ترکیب اطلاعات و مهارتهای جدید است، با:
- استفاده از فعالیتهای پردازشی که نیازهای اساسی یادگیرنده را برآورده می کند.
- اجرای تمرین هایی به منظور ایجاد مهارت.
- ایجاد فرصتهای نوشتن، گوش دادن و حرف زدن درباره یادگیری و آموزش برای دانش آموزان.
- به کارگیری آموزش همیارانه و مشترک و بررسی فعالیتها دادن بازخوردهای آگاهانه، سودمند و به موقع
- انجام بازیهای آموزشی
- سنجش پیشرفت دانش آموزان به شیوه ای غیررسمی
- مرحله اجرا: هدف از این مرحله یاری دانش آموزان به نشان دادن دانش و مهارت تازه شان است. با استفاده از به کارگیری و گسترش آنچه آموخته اند به شیوه ای معنادار، با:
- استفاده از ارزیابیهای معتبر و عملکرد محور که در راستای اهداف آموزشی باشد.
- آموزش و استفاده از خود ارزیابی به همراه دانش آموزان
- ارائهی ارزیابی هدفمند و هم گرا
- پشتیبانی و آموزش پایدار.
- آموزش دوباره و ارزیابی دوباره در صورت نیاز
- به کاربردن آموخته ها در دنیای واقعی در هر زمان ممکن
در هر یک از این مراحل می توان به سادگی بر نیازهای اساسی دانش آموزان توجه داشت به طور مطلق نیازی نیست. راهبردهایی برای برآوردن هر یک از این نیازها در هر چارک از چرخه ی یادگیری وجود داشته باشد. بسیاری از راهبردهای این کتاب بیش از یک نیاز را برآورده می کنند.
برای مثال، برخی از فعالیتهای آموزشی همیارانه علاوه بر این که به دانش آموزان کمک می کند تا نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن آنها برآورده شود. نیاز به قدرت و پیشرفت را نیز در آنان ارضاء می کند. احساس آزادی از شیوه ی آموزشی تخته سیاه و نطق معلم (شیوهای سنتی در آموزش است که بخش اصلی آن تخته سیاه و صدای معلم است و با فعالیت های دانش آموز محور در تضاد است) را هم ایجاد می کنند وعلاوه بر این، سرگرم کننده هم هستند.
نکته ی مهم پیدا کردن تعادلی کارآمد برای دانش آموزان تان است. شاید این کار به آزمایش نیاز داشته باشد اما متوجه می شوید که چه زمانی به نتیجه رسیده اید. پیشنهاد می کنم کار خود را با تعادلی نسبتاً برابر آغاز کنید. براساس مشاهدات خودتان ببینید کدام یک از رویکردها بهتر با دانش آموزان شما سازگار هستند. حتی می توانید دفترچه ی یادداشتی برای این کار تهیه کنید.
پنجمین گام
چرخهی یادگیری انسان در خلاء به وجود نیامده است. پنجمین گام به ارتباطهای پیرامون دانش آموزان اشاره دارد. همان طور که با دانش و مهارتهای جدید آشنا می شوند، آنها را بدست می آورند، با هم ترکیب می کنند و سپس به کار می برند یا اجرا می کنند. ارتباط همراه با اعتماد لازمهی یادگیری کیفی هستند. برنامه ریزی برای پنجمین گام یا همان درگیرشدن دانش آموزان در فعالیت یکی از شیوه های تقویت ارتباط همراه با اعتماد است.
درگیرشدن فردی بر روابط مثبت و پذیرا اشاره دارد که معلمان آن را میان خودشان و دانش آموزان خود ترغیب می کنند. درگیرشدن نقشی بر روشن سازی و مسئولیتها در محیط آموزشی تأکید دارد. یک یادگیرنده به هر دو گونه از این درگیر کردن ها برای تجربه کردن درجه ی بالایی از اعتماد نیاز دارد، همان گونه که با خطرهای فطری به عهده گرفتن وظیفهی یادگیری تازه روبه رو می شود.
نیاز فرد دانستن این نکته است که معلم و همسالان او را پذیرفته اند. هم چنین، می خواهد درک دقیق و روشنی از آنچه معلم از او انتظار دارد و ندارد داشته باشد و بداند مسئولیت فردی او در روند یادگیری چیست؟ پیشنهاد می کنم از همان آغاز سال تحصیلی بر بخش درگیرشدن دانش آموزان در انجام فعالیت “در پنج گام روند برنامه ریزی” تمرکز کنید. رویکردهایی چون قوانین کلاسی و فعالیتهای تشکیل گروه تاثیر طولانی بر ایجاد پنجمین گام می گذارند. با این حال، روند در گیرشدن دانش آموزان پیوسته است. این طور نیست که فقط آن را تعیین و سپس فراموش کنید، مانند مرغی که در اجاق قرار میدهید.
گرچه بسیاری از راهبردهای شرح داده شده در این کتاب برای استفاده از واحدهای درسی خاصی طرح ریزی شده اند. اما راهبردهای دیگری نیز برای ایجاد درگیر شدن دانش آموزان در نظر گرفته شده اند.
برخی از راهبردها در آغاز سال برای ما طراحی شده اند تا بتوانیم انتظارات را به شکلی دقیق و روشن تعیین کنیم، نقش ها را توضیح دهیم و محیطی صمیمی و حمایت کننده در کلاس بوجود آوریم، با این وجود، می توان راهبردهای دیگری را به شیوه ای پیوسته به عنوان روشها و قواعد برآوردن نیازها به کاربرد تا یاری کنندهی حرکتی آرام و بی دغدغه در کلاس باشد و همچنین تحرکی که در آغاز سال تحصیلی ایجاد شده است را حفظ کند.
راهنمای برنامه ریزی واحد درسی
پیش از برنامه ریزی و انتخاب روشهایی برای اجرای طرح درس، باید مشخص کنید. در پایان آموزش واحد درسی می خواهید دانش آموزان تان چه چیزی را بدانند و توانایی انجام چه چیزهایی را داشته باشند؟ این اهداف را در فهرست اهداف آموزشی خود بنویسید.
فهرست پرسشهای اساسی از شما می خواهد چند سؤال (بین یک تا سه پرسش) طراحی کنید. که این سؤالها پرسشهای هدایت کننده ی کلی در سرتاسر واحد آموزشی باشد. پرسشهایی که همهی دانش آموزان بتوانند در پایان درس به آنها پاسخ دهند. بسیاری از طرح درسها از شما می خواهند این اهداف و پرسشهای را تعیین کنید.
گروهی دیگر از طرح درسها فراتر از این می روند، از شما می خواهند مفهوم اصلی ای که واحد درسی بر آن متمرکز خواهد شد را تعیین کنید. اگر طرح درسهای منطقه یا مدرسهی شما به این مؤلفهها اشاره کرده باشد، نیازی به نوشتن دوبارهی آنها در این برنامه نیست.
با این حال، اگر چنین نباشد، صرف وقت برای تعیین آگاهانهی دانش و مهارتهایی که می خواهید دانش آموزان تان بیاموزند برای یادگیری و آموزش کیفی ضروری است. با انجام این کار می توانید راهبردهای آموزشی اثربخشی را انتخاب و آنها را با اهداف یادگیری خودتان کنید هم سو کنید.
منبع: تئوری انتخاب در کلاس درس | جاناتان سی. اروین | ترجمه منا خاطری